همچنانکە راشل کارسون در کتاب «بهار خاموش» بیان میکند، تاریخ زندگی در کره زمین تاریخ تاثیر موجودات زندە بر محیط خود بودە و گونەای از این موجودات زندە کە همانا انسان است، با دستیابی بە نیرویی شگرف، توانستە ماهیت دنیای خویش را تغییر دهد.
آثار منفی فعالیتهای انسانی و در نتیجه نابودشدن بخش عمدهای از ساختار و عملکرد اکوسیستمهای مهم در سطح جهان از مهمترین مباحث زیست محیطی عصر حاضر است. امروزه، شواهد زیادی مبتنی بر وجود مقادیر بسیار بالای تنش در بیشتر اکوسیستمهای تحت سلطه انسان، و از دست رفتن تدریجی کارایی آنها وجود دارد.
این تکدرخت جایی در وسط جنگلهای آمازون ایستاده و سرتاسر دور و بر آن از درختان مشابه خالی شده است. آمازون هر دقیقه به اندازه دو زمین فوتبال جنگل از دست میدهد ــ عکس: AFP
اکوسیستم های تحت استرس، در نتیجه تداوم فشار، به آهستگی اما شدیداً تخریب میشوند.
اکوسیستمها با داشتن قابلیت هموستازی (خودـتنظیمی) سعی میکنند سیستمی کە از تعادل خارجشدە را بە تعادل بازگرداند. هموستازی ویژگی اصلی پایداری هر سیستم بیولوژیکی (از ارگانیسم تا اکوسیستم) است. سیستم هموستازی در محدودە دو بازخورد (فیدبک) منفی عمل میکند و بازخوردهای مثبت آن را از تعادل خارج میکنند. بازخوردهای منفی که باعث تثبیت خواص سیستم میشوند، اغلب به عنوان مکانیسم هموستاتیک شناخته میشوند.
روند تغییرات اکوسیستمهای کرە زمین در صد سال اخیر نشان میدهد کە فعالیتهای انسان پیامدهای جبرانناپذیری بر آن گذاشته و انسان بهجای آنکە درک درستی از جایگاە خود در طبیعت بهعنوان عضوی از آن داشتە باشد، با تصور اینکە ارباب و صاحب طبیعت است، بهعنوان فیدبک مثبت و خارجکنندە تعادل سیستم عمل کرده است. به عبارت دیگر، انسان با خودبرتربینی در طبیعت حتی زنجیرەهای غذایی را بر هم زدە و طبیعت را در مسیر نابودی تدریجی قرار دادە است.
اکوسیستمها با مکانیسم هموستازی پس از هر گونه تغییر در آنها ابتدا سعی بر مدارا و تحمل دارند و بعد ناگهان از خود واکنش نشان میدهند. اغلب اوقات این واکنشها غیر قابل جبران است و نمونههای فراوانی از آن را این روزها شاهد هستیم، مانند: تغییر اقلیم، خشکشدن دریاچهها، تالابها، و رودخانهها، از بین رفتن درختان و درختچههای جنگلها، شور شدن آبها، بروز سیل و سیلاب، کمآبی، آلودگی آب، هوا و خاک و وجود ریزگردها. از طرف دیگر نیز ازدیاد جمعیت، فراوانی محصولات مصرفی، افزایش تقاضای مردم و بالارفتن ردپای اکولوژیک بشر (Ecological footprint) را داریم.
این روزها بشر درگیر ویروس جدید کرونا ــعامل بیماری کووید ١٩ ــ شدە است و شواهد حاکی از آن است کە دخالت بشر در زنجیرە غذایی کە خارج از حلقە مربوط بە انسان بودە، منشا این ویروس است. این نمونە بارزی از فعالیت انسانی خارج از فیدبک منفی است که سیستم را از تعادل خارج کرده و پیامد آن هم برای نوع بشر ناگوار است.
از سوی دیگر، بیماری کووید ١٩ فعالیتهای مخرب انسان را در بسیاری از نقاط جهان بە تعلیق درآوردە است. همچنانکە تصاویر ماهوارەای نشان میدهند، میزان غلظت NO۲ در آسمان بسیاری نقاط جهان از جملە تهران نسبت بە سال گذشتە کاهش چشمگیری داشتە است. فعالیت صنایع آلایندە از جملە صنایع وابستە بە زغالسنگ در اغلب کشورها یا بە حالت تعلیق درآمدە و یا آنکە کاهش چشمگیری داشتە است. سفرهای هوایی، دریایی و زمینی کاهش زیادی داشتە، و شکار بیرویە بە حالت تعلیق در آمدە است. درست زمانیکە بشر با کرونا دست و پنجە نرم میکند، طبیعت نفسی تازە میکند.
شرایط پیشآمده بر اثر شیوع بیماری کووید ١٩ میتواند آغاز پایان فعالیتهای مخرب انسان در زمین باشد. به این شرط که انسان با تامل بە نقش و جایگاە خود در طبیعت بە سمت همراهی و هماهنگی با طبیعت گام بردارد، در اخلاق و رفتار خویش تجدید نظر کند، بهسوی اخلاق اکولوژیک برود، دولتمردان و صاحبان صنایع برنامەهای توسعەای خود را با طبیعت همگام و همسو سازند و مسیر توسعەهای نامتوازان و غیر پایدار را بە سمت پایداری و اقتصادی سبز هدایت کنند.
آیندە حیات در کرە زمین مستلزم این ضرورت است کە نوع بشر اعمال و رفتار خود را تغییر دهد، در غیر این صورت، تباهی و نابودی در انتظار انسان و طبیعت خواهد بود.
روزهای سخت و دشوار، همیشگی نیستند. همان گونه که در پسِ روزهای شاد نیز چه بسا اندوهی نهفته باشد. این ویژگی جهان ماست که بر یک مدار نچرخد. غم و شادی همراه هم هستند؛ اما ناپایدارند و در آمدورفتی همیشگی. روزهای توانفرسای کرونایی هم خواهد گذشت؛ بسیار زود خواهد گذشت. تنها باید بردبار بود و از دشواریها نهراسید. آن گاه است که امید و شادی جای اندوهی را خواهد گرفت که این روزها بر سرمان آمده است.
برای روزهای شادمان پیشرو، از هم اکنون باید برنامه داشت؛ از دیدارها و گردشگریها، تا آسودن و به سر بردن در کنار طبیعت بیمانند سرزمین کهنمان ایران. طبیعتی که چندان هم دلِ خوشی از ما ندارد، از بس که آزرده خاطرش کردهایم! به کار بردن بی اندازهی کیسههای پلاستیکی و دستکشهای یکبار مصرف و دور ریختن آنها در هر کوی و برزن، زیست بوممان را دل شکستهتر از همیشه کرده است. پس مراقب باشیم که چه میکنیم!
پیشتر (در بخش نخست) گفتیم که باید جاهای تاریخی ایران را دید. پیشنهادهای دیگر ما برای گردشگریهای ماههای آینده، گردش در طبیعت چهارفصل ایران است.
روستاگردی، دلخواهترین بخش گردشگری
راستی، از روستاهایمان چه خبر؟ از یاد نبریم که آنها هم همچون ما نگران
شرایط کنونی هستند. با این همه، پس از گذر از این پیچ دشوار پیشنهاد
روستاگردی ما دیدن دهکدههای کندلوس، یوش و …. است. کندلوس؛ روستایی در سایهسار درختان
کندلوس در دامنهی رشته کوههای البرز، در 75 کیلومتری شهر نوشهر، در استان مازندران، جای دارد.
دربارهی ویژگیهای این روستای زیبا گفتنیها بسیار است؛ از خانهها، کوچههای پیچدرپیچ و آبوهوای پاکیزهی آن، تا طبیعت چشمنواز و درختان سایه گسترش. به همهی اینها، موزهی کندلوس را هم بیفزاییم. کندلوس تنها روستای جهان است که موزهای پُربار و دیدنی دارد. هر آنچه با تاریخ و فرهنگ آن گستره در پیوند است در موزهی کندلوس نگهداری میشود.
یوش؛ زادگاه شاعری نوگرا
روستای یوش، زادگاه نیما یوشیج شاعر نوپرداز نامدار، نیز از آبادیهای
دیدنی استان مازندران است. این روستا در شهرستان نور جای دارد.
درهی زیبای یوش، بنای کیا داوود که در سدههای دور آتشکده بوده است و کوچه باغهای بسیار زیبای آن، از یوش روستایی میسازد که دیدن آن بیگمان دلپذیر خواهد بود.
فراموش نکردهایم که این روزها مردم مازندران بیش از بسیاری دیگر از استانهای کشورمان دچار بیماری کرونا شدهاند. خبرهای ناگواری که از آنجا میرسد، دلمان را به درد می آورَد. اما مازندرانیهای سختکوش بیگمان رنجها را با پایداری و توان بسیار پشت سر خواهند گذاشت و باز با رویی گشاده و دستهایی مهربان، میزبان هممیهنانشان خواهند بود.
اورامان؛ روستای سنگی ایران
اورامان را روستای هزارماسولهی ایران مینامند. این روستا با چشمانداز بیمانند و آبوهوای دلخواهش یکی از بهترین خواستگاههای گردشگری در فصل بهار است.
روستای اورامان اوراماناتتخت، در دل کوههای سربهفلککشیدهی زاگرس در جنوب خاوری شهر مریوان در استان کردستان جای دارد. خانههای این روستای دیدنی با سنگ بدون ملات (خشکهچین) و بهگونهی پلکانی ساخته شده است.
کوهها، باغها، چشمهها و رودخانههایی که اورامان را در دل خود جای دادهاند از این روستا خواستگاه دلپذیری برای گردشگری ساختهاند.
روستای میمند آمیختگی هنر انسان و طبیعت
روستای صخرهای میمند از شگفتترین و دیدنیترین روستاهای ایران است که در نزدیکی شهربابک در استان کرمان جای دارد.
این روستا همانند روستای کندوان در اسکوی آذربایجان؛ یکی از زیستگاههای شگفتانگیزی است که انسان و طبیعت برای ساخت آن دست به دست هم دادهاند. خانههای غار مانند این روستا که «کیچه» نام دارند، در میان حفرههای دامنه رسوبی کوه بر روی یکدیگر ساخته شدهاند.
روستای دستکند میمند با پیشینهای چند هزار ساله بیگمان از نخستین سکونتگاههای انسان یکجانشین در ایران به شمار میرود.
ساکنان این روستا دارای آداب و آیینهای ویژه هستند و در زبان و گویش آنها هنوز از واژههای پهلوی ساسانی استفاده میشود. میمند در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، جایزهی جهانی «ملینا مرکوری»؛ جایزهای که هر دو سال یکبار به «تعامل هنر، فرهنگ، انسان و طبیعت» تعلق میگیرد را از آن خود کرد.
آبشارهای ایران، دیدنی است
برای آنها که دیدن آبشارهای زیبای ایران را در برنامههای پیش روی خود می
گنجانند، آبشار بیشه و آبشار مارگون از پیشنهادهای ما است.
بیشه؛ آبشاری دلفریب در دل اشترانکوه
در اشترانکوه لرستان، آبشاری به نام «بیشه» یا «بیشهپوران»، به بلندای 52
متر دیده میشود که جای دلانگیزی برای گردشگری نوروزی است.
آبشار بیشه در 30 کیلومتری جنوب شهر دورود جای دارد. زیبایی آن خیرهکننده است و هر زیستبومگردی را به سوی خود میکِشد. درختان جنگلی و باغی، به همراه رودخانهای زیبا و فرحبخش و درهی پُر رمز و راز آن، بهراستی سفر به آن دامنه را رنگورویی دلخواه میدهد.
مارگون؛ بزرگترین آبشار چشمهای جهان
دیگر آبشار دیدنی ایران آبشار مارگون است که در مرز استان فارس با کهگیلویه و بویر احمد، نزدیکی شهر سپیدان، در روستای مارگون جای دارد.
آبشار مارگون یکی از زیباترین آبشارهای کشور است. آبشار مارگون که از هزاران چشمهی دیوارهی صخرهای کوه آبگیری میشود بزرگترین و مرتفعترین آبشار چشمهای جهان بهشمار میرود. این آبشار بهویژه در فصل بهار چشماندازی بیمانند در طبیعت پدید میآورد.
گردشگری طبیعت، جان را تازه میسازد
در روزهای شادمانه و بیکرونایی که در پیش خواهیم داشت، دیدن طبیعت بیش از
پیش لذتبخش خواهد بود. طبیعتی که همهی زیباییهایش را گشادهدست و
بیدریغ پیشروی ما نهاده است. پیش از گردشگری در طبیعت بیاد بیاوریم که
باید در نگاهداشت آن بیش از پیش بکوشیم.
گردشی شیرین در شیمبار
دیدن دشت شیمبار را از هم اکنون به یاد بسپارید. شیمبار، یا شیرینبهار، در مرز استان خوزستان و چهارمحال بختیاری، نوید یک گردشگری «شیرین» را میدهد!
شیمبار 100 کیلومتر از مسجد سلیمان و 225 کیلومتر از اهواز دور است. در شیمبار، آسیابهای کهن، درختان بادام کوهی و بلوط را میتوان دید. یکی از شگفتیهای این دشت، نقش برجستههای تنگ تبان، بازماندهای از روزگار ساسانیان است.
کوهرنگ دشت لالههای واژگون
اگر به استان چهارمحال بختیاری و دیدن دشت شیمبار رفتید، گردش در دشت لالههای واژگون را هم در برنامهی خود بگنجانید.
دشت لالههای واژگون در 12 کیلومتری چلگرد و در نزدیکی روستای بنواستکی از توابع شهرستان کوهرنگ استان چهار محال و بختیاری جای دارد. گسترهی این دشت زیبا 3400 هکتاری پوشیده از لالههای واژگون و اشک مریم در دو گونهی قرمز و زرد است. زمان رویش و شکفتن لالههای واژگون در این دشت از میانهی فروردینماه آغاز میشود و تا پایان اردیبهشتماه ادامه دارد.
داماش خاستگاه گونهی گیاهی کمیاب سوسن چلچراغ
سوسن چلچراغ یکی از کمیابترین گلهای جهان است که سرزمین کهن ما را برای رویش برگزیده است.
روستای داماش، زادگاه سوسن چلچراغ در استان گیلان است که در دامنهی بلندیهای البرز جای دارد. این روستا از توابع بخش عمارلو در جنوب خاوری (:غربی) شهرستان رودبار است.
سوسن چلچراغ نخستین گل ایرانی است که در فهرست آثار ملی طبیعی ایران جای گرفته است. این گونهی کمیاب که تنها در ایران و جمهوری آذربایجان میروید، به شوند (:دلیل) تکثیر نشدن در خطر از میان رفتن قرار دارد و ممکن است در آیندهای نهچندان دور اثری از آن برجای نماند.
این گیاه تنها سالی یکبار در خردادماه و آغاز تیرماه سر از خاک برمیآورد و با جلوهی بیمانندش خودنمایی میکند.
دیدن جایجای ایران، جان تازهای به ما میبخشد. میپذیریم که این روزها گسترش ویروس کرونا دل و دماغی برایمان نگذاشته است. باید برای جلوگیری از فراگیرتر شدن این بیماری سفر نکنیم و در خانه بمانیم. این توصیهی پزشکان است و باید انجامش داد. اما بسیار زود روزهایی باز خواهد گشت که برای آسودن و نیرویی تازه گرفتن، راهی سفر میشویم و ایرانمان را بار دیگر، با چشمانی بازتر و مهربانی افزونتر، میبینیم. برای آن روزهای از راه رسیدنی، پیشنهادهای گردشگری ما را فراموش نکنید!
نقل از : امردادتارنمای خبری زرتشتیان
زمان مورد علاقهی شما برای ورزش کردن چه وقت است؟ آیا از خواب بیدار میشوید، سرحال و با نشاط، کفش و لباس ورزشیتان را میپوشید و شروع میکنید یا اینکه آن را برای ساعات پایانی روز میگذارید؟ خیلی از افرادی که اهل ورزش صبحگاهی هستند، میگویند این کار به آنها انرژی میدهد و کسانی که بعدازظهر ورزش برای ورزش وقت میگذارند؛ ادعا میکنند ورزش در این زمان کمکشان میکند استرس خود را کاهش بدهند. هر زمانی از روز که بدنتان را حرکت بدهید خوب است! چرا که تاثیر ورزش بر مغز اثابت شده است، اما اگر میخواهید عملکرد مغزتان را تقویت کنید، ورزش کردن در ابتدای صبح میتواند چنین اثری داشته باشد، چرا؟
ما هر روز، چه کار تمام وقت داشته باشیم و چه کار پاره وقت، تصمیمهای زیادی میگیریم؛ چه لباسی بپوشیم، چه بخوریم، با چه کسانی در آن روز ملاقات کنیم و چطور به تمام کارهایمان برسیم. همین فشارها برای مغز کافیست! ما دوست داریم مغزمان بتواند به خوبی از عهدهی همهی این کارها بربیاید و کمکمان کند هوشیار و متمرکز و کارآمد بمانیم و همین جاست که تمرین صبحگاهی به کمکمان میشتابد.
مطالعهای که در نشریهی Sports Medicine منتشر شده نشان میدهد مدتی به تمرین و ورزش با شدت متوسط پرداختن در صبح میتواند مهارت تصمیم گیری و ادراکی ما را در طول روز تقویت کند. این چند دقیقه ورزش صبحگاهی، کلید شروع کار مغز را میزند و شما را از لحاظ ذهنی برای روزی که در پیش دارید آماده میکند. این مطالعه، اهمیت پیاده رویهای چند دقیقهای در طول روز برای به حداکثر رساندن عملکرد ادراک و شناخت را نشان میدهد. هر دو رویکرد برای تقویت عملکرد مغز مناسب بودهاند.
در این پژوهش، محققان وضعیتهای گوناگون ورزشی را در افراد ۵۵ تا ۸۰ سال آزمایش کردند و تاثیر آنها بر روی عملکرد ادراکی و حافظه را مورد بررسی قرار دادند. چیزی که آنها دریافتند این بود که ورزش کردن با شدت متوسط در صبح، از جهت بهبود عملکرد ادراکی، بهترین رویکرد بوده است. در این مطالعه، افراد سی دقیقه در صبح، با سرعت متوسط روی تردمیل راه رفتند.
کوتاهتر کردن زمانهای نشستن در طول روز، با انجام حرکات سبُک و کم شدت نیز توانسته بود عملکرد ادراکی را نسبت به تمام مدت یکسره نشستن، بهتر کند. این افراد وقتی که صبحها ورزش میکردند و در طول روز نیز چند پیاده روی ۳ دقیقهای داشتند، توانسته بودند در تصمیم گیریها، حافظه و یادگیری بصری عملکرد بهتری ارائه بدهند؛ مثل نسخهای برای سلامت عمومی به نظر میرسد!
یکی از دلایل اینکه تمرین صبحگاهی میتواند عملکرد ادراکی را تقویت کند، اثرش بر هورمونی از مغز است که فاکتور نوروتروفیک ِ مشتق شده از مغز یا BDNF نام دارد. در مطالعهی انجام شده، BDNF در مغز افراد تا هشت ساعت بعد از ورزش صبحگاهی و سه دقیقه پیاده روی کردنهای طی روز بالا بوده است. دانشمندان BDNF را غذای مغز میدانند زیرا به ساختن ارتباطات عصبی جدید و ایجاد مسیرهایی برای یادگیری و حافظه کمک میکنند.
مطالعات روی موشها نشان میدهد BDNF خلق و خو را بهتر کرده و محافظی در برابر افسردگی و اضطراب است. مطالعات نشان میدهند ورزش کردن میتواند بر انواع پروتئینهای موجود در مغز، اثر مثبت بگذارد و این یکی از دلایلی است که ورزش، بدون هیچ عارضهی جانبی مانند داروهای ضد افسردگی، خاصیت ضد افسردگی دارد. در واقع مطالعات نشان میدهند میان BDNF و طیفی از بیماریها، مانند برخی انواع اختلال خوردن، بیماری آلزایمر، افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال وسواس فکری – عملی، ارتباط وجود دارد. بنابراین BDNF نقش بسیار مهمی در سلامت مغز افراد دارد.
یکی از محدودیتهای مطالعهی انجام شده این است که افراد شرکت کننده در آن همگی بالای ۵۵ سال سن داشتند. آیا ورزش صبحگاهی روی مغزهای جوانتر نیز همین تاثیر را دارد؟ به نظر میرسد ورزش کردن در هر سن و سالی میتواند نواحی از مغز را که به حافظه و عملکرد ادراکی مرتبط اند، تقویت نماید. مثلا پژوهشها نشان میدهند افرادی که به طور مرتب ورزش میکنند، حجم قشر پیش پیشانی و گیجگاهی میانی مغزشان بیشتر است و این دو قسمت از مغز، در عملکرد ادراک و شناخت و حافظه دخیل هستند.
هر چند یافتههای این مطالعه حاکی از افزایش BDNF بعد از ورزشهایی با شدت متوسط و تنها به مدت ۳۰ دقیقه هستند، اما پژوهشهای انجام شده روی موشها نشان داد بعد از یک ساعت ورزش پُرشدت نیز BDNF در مغز موشها افزایش یافته بود. بنابراین تمرینات پُرشدتتر و طولانیتر ممکن است در تقویت عملکرد ادراکی بهتر عمل کنند، البته این موضوع را باید مد نظر داشت که این آزمایش تاکنون فقط روی موشها صورت گرفته است.
یک مسئلهی مهم دیگر نیز این است که بعد از یک ساعت تمرین سنگین، دچار خستگی میشوید و این میتواند توانایی فکر کردنتان را مختل کند! پس اگر میتوانید همین فواید را از ۳۰ دقیقه ورزش با شدت متوسط صبحگاهی نیز ببرید، همین رویکرد منطقیتر به نظر میرسد. البته این احتمال هم وجود دارد که مدت کوتاهتری از ورزشهای پُرشدت، مثلا ۲۰ دقیقه تمرینات تناوبی با شدت بالا نیز بتوانند BDNF را افزایش بدهند.
BDNF علاوه بر تقویت موقتی عملکرد ادراکی در سلامت مغز نیز نقش دارد. همانطور که گفته شد، تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار بیماری پارکینسون و آلزایمر هستند، اختلالی در مسیرهایی از مغزشان که BDNF تولید میکنند وجود دارد که همین میتواند در افت عملکرد ذهنیشان دخیل باشد. BDNF یک نوع فاکتور نوروتروفیک است؛ پروتئینی که سلولهای عصبی را تغذیه میکند تا بقاءشان به حداکثر برسد و به بازتولیدشان کمک شود. تعدادی از مطالعات دریافتهاند میان ورزش و کاهش ریسک بیماریهای دژنراتیو پیش روندهی مغزی مانند بیماری آلزایمر و پارکینسون را کاهش میدهد و این واقعیت که ورزش، BDNF را در مغز افزایش میدهد میتواند توجیه کنندهی این ارتباط باشد.
هرچند ورزش و تمرین صبحگاهی میتواند برای مغز عالی باشد اما ورزش کردن در ساعات بعدی روز هم فواید زیادی دارد، مخصوصا تمرینات قدرتی. قدرت و نیروی شما در ساعات پایانی بعد از ظهر و اوایل شب، بیشترین است. در واقع پژوهشها نشان میدهد توان و نیروی شما در ساعات حدود ۷ عصر، در بالاترین حد خود است و وقتی که عضلاتتان بیشترین قدرت و نیرو را دارند، عملکردتان نیز بهترین خواهد بود. اما حتی اگر بیشتر تمرینات خود را بعد از ساعت کاریتان انجام دهیدد، یک تمرین چرخشی کوتاه مدت انجام دهید، و حتی اگر فقط ده دقیقه ورزش کنید، باز هم پمپاژ خونتان را تقویت میکنید و به نفع مغزتان است. امتحان کنید!
تهیه و ترجمه: elmevarzesh.com
گردشگری پس از گذر از روزهای سخت (بخش یکم، گردشگری تاریخی)
چه کسی فکر میکرد ویروسی نادیدنی، که همه جا هست و هیچ جا نیست، تا به این اندازه جهان ما را به آشوب بکِشاند؟ انسانها را چنان بترساند که از هم دوری کنند، در خانه بمانند و «تا اطلاع ثانوی» از دستدادن و دیدوبازدید و سفر کردن و هزار کار دیگر بپرهیزند؛ برنامههای نوروزیمان را به هم بریزد و ما را از کار و زندگی بیندازد؟
کرونا، مهمان ناخواندهای است که بیش از اندازه به دست و پایمان پیچید. زمانش که برسد و کرونا بار سفر از ایران و جهان ببندد ما میمانیم و یک دل سیر دید و بازدید و سفر کردن؛ رفتن به جاهایی که باید رفت و شهرها و روستاها و موزهها و خانههای تاریخی که باید یک به یک سر زد. پس دست روی دست نگذاریم و از هم اکنون به فکر آن روزهای گردشگری باشیم. ما برای آن روزها، که خیلی زود، زودتر از آن چه فکرش را بکنیم خواهد رسید، چند پیشنهاد گردشگری داریم. فهرستی از کارهایی که باید انجام بدهیم، برای زمانی که آن مهمان نطلبیده را از زندگیمان دور کرده باشیم.
ایران، دیدنی است
کیست که نداند هر گوشه و کنار ایران دیدنی است؟ زیست بوم ما، با همهی آسیبهایی که دیده است، هنوز دلپسند گردشگران و دوستداران طبیعت است. پیشینهی درازدامن تاریخی، این بخش از جهان را که زادگاه ماست، سرشار از یادمانهای دیرینه کرده است. پا به هر کجا که بگذاریم یادمانهایی از نیاکانمان را میبینیم که دستسازهای خود را با هنری والا آمیختهاند؛ مردمان هنرورزی را مییابیم که آفرینههایشان نگاه را خیره میکند. هنر مردمی که در سراسر این مرز و بوم زندگی میکنند، به هم گره میخورد، جاری می شود و با زندگی آمیختگی مییابد. در روزهای دلخواهی که پس از گرفت و گیرهای کرونایی پیش روی ما خواهد بود، میتوان از دیدن دوباره و چندبارهی ایران سیراب شد و از طبیعت چشمنواز این کهنسرزمین بهرهها برد.
آنچه در اینجا برمیشماریم، راهنمای سفر نیست. حتا نام بردن فهرستوار از جاذبههای گردشگری ایران هم دشوار است، اینها تنها گزینههای پیشنهادی ماست برای روزهای شادمانهای که میرسد و به یادمان میآورد که نوروز امسال را سفر نرفتهایم و باید آن نرفتهها و ندیدهها را جبران کنیم. از پاسارگاد، تخت جمشید، نقش جهان، مسجد شیخ لطفالله، سعدیه، حافظیه و غار علیصدر، چغازنبیل، تختسلیمان، بیستون، ماسوله، ماسال و دهها و صدها جای دیگری چیزی نگفتهایم. اینها آشنای هر ایرانی است. دیدن تختجمشید و ساعتی نشستن در حافظیه و دمی آسودن در طبیعت سرسبز شمال را البته که از یاد نمیبریم. ما سراغ چند جای کمتر شناخته شدهی دیگر برای گردشگری ماههای آینده رفتهایم که دیدنشان به همان باشکوهی و زیبایی جاهای شناخته شدهتر ایران است.
گردشگری تاریخی
ایران کشوری است با تاریخی چندهزارساله که با وچود تازشها و یورشهای بیشمار و سخت دچار گسست نشده و با تکیه بر فرهنگ و هنری پیشنهدار، همچنان جاودان و پایدار مانده است.
خانه بروچردیها
اگر اهل گردشگری تاریخی هستید، نخستین پیشنهاد ما بازدید از خانههای تاریخی کاشان است که از شاهکارهای مهرازی (:معماری) ایران بهشمار میروند. خانهی طباطباییها، خانهی بروجردیها، خانهی راهب، خانهی عامریها، خانهی منوچهری و خانهی عباسیان تنها بخشی از خانههای شگفت و دیدنی کاشان هستند.
آتشکده یزد
همچنین اگر به شهر جهانی یزد سفر کردید افزون بر دیدن بافت تاریخی این شهر، آتشکدهی یزد و میدان امیرچخماق بازدید از خانههای تایخی آنرا فراموش نکنید. خانهی لاریهای یزد (موزهی اسناد) ، خانهی کلاهدوزها (موزهی آب یزد)، خانهی اخوان سیگاری (خانهی تراب) از جمله خانههای تاریخی یزد هستند.
بقعهی شیخ صفیالدین اردبیلی
دیگر پیشتهاد ما دیدن «بقعهی شیخ صفیالدین اردبیلی» در شهر اردبیل است. در یکی از برنامههای گردشگری خود دیدن اردبیل و آرامگاه صفیالدین را فراموش نکنید.
شیوهی مهرازی آرامگاه (:بقعه) نمونه است. تالار آن با چهار شاه نشین، تاق نماهای کممانند و طلاکاریهای نقششده بر دیوارها، هر بینندهای را شگفت زده میکند. به همهی اینها چینیخانهی آرامگاه شیخ صفی را هم باید افزود. یکی از آثاری که در آن جا نگهداری میشود ظرفهایی است که امپراتور چین برای شاه عباس صفوی فرستاده است. قندیل خانهی بنا و پنجرههای چوبیاش، آرامگاه شاهزادگان صفوی، چلهخانهی صفیالدین، اسلیمیها و دهها اثر دیگر، آرامگاه شیخ صفیالدین (نیای شهریاران صفوی) را دیدنی و جایی دلخواه برای گردشگری تاریخی میسازد.
گنبد سلطانیه
در میان آثار تاریخی سرزمین ما، گنبد سلطانیه هم جایی آشناست. حتا اگر آن جا رفته باشید، دیدن دوبارهی آن شما را با یکی از نمونههای کم مانند مهرازی ایران بیشتر آشنا میکند.
گنبد سلطانیه در استان زنجان، پس از گنبد کلیسای سانتاماریا در فلورانس ایتالیا و گنبد مسجد ایاصوفیه در ترکیه، سومین گنبد بزرگ جهان است. این بنای شگفتانگیز، هشت ایوان و هشت منار دارد و 3000 کارگر در ساخت آن دست داشتهاند. بلندی سازه به 48 متر میرسد. افزون بر اینکه کاشیهای لعابی فیروزه رنگ گنبد، دیدن آن را دلپذیرتر میکند. دیدن از شگفتیهای این سازهی جهانی را نباید از دست داد.
گنبد قابوس
یک نمونهی دیگر از مهرازی هنرمندانهی ایرانیان در گنبد قابوس، در استان گلستان، جای دارد. بلندای این گنبد که بلندترین برج تمام آجری جهان است، به 15 متر میرسد.
استانهای شمالی ما، این روزها از دست کرونا حال و روز خوشی ندارند. آرزو میکنیم از سختیهای این روزها گذر کنند، با شادمانی و دل خوش روزها و سالیان آینده را بگذرانند و پذیرای دوبارهی هممیهنانی باشند که دلشان برای دیدن شمال سرسبز لک زده است!
قلعه رودخان
سفر به فومن و بازدید از قلعه رودخان و کوچصفهان با پل خشتی «مورغانه پرد» در گیلان، پل ورسک و کاخ رامسر در مازندران، میل گنبد شهر گنبدکاوس گلستان و بسیاران جاذبهی تاریخی در گسترهی شمالی سرزمین زیبایمان در روزهای تندرستی و شادی بسیار دلچسب است.
پل شکسته خرمآباد
لرستان را پایتخت پلهای تاریخی ایران میدانند. این استان با بیش از 100 پل تاریخی که برخی از آنها از شگفتترین سازههای کهن جهان بهشمار میروند خواستگاه خوبی برای گردشگری تاریخی است. در سفر به لرستان بازدید از پلهای کهنسالی همچون پل کشکان و پل شکسته یا پل شاپوری، (تنها پل تمام سنگ جهان) را از یاد نبرید.
قلعه سام شیروان چرداول
اگر به ایلام سفر کردید در کنار لذت بردن از طبیعت بیمانندش بازدید از سازههای تاریخی چهارطاقی درهشهر، قلعه سامِ شیروان چرداول و آتشکدهی سیاهگِل ایوان را هم در برنامهی خود داشته باشید.
گورستان هفتادملا
در سفر به استان سیستان و بلوچستان دیدن پوشش رنگارنگ و زیبای مردم این بخش از کشور خود از جاذبههای گردشگری این استان است اما در کنار این زیبایی دلفریب، از آتشکدهی کرکویه در شهرستان هیرمند، کاروانسرای ملک و ساختمان قدیم دادگستری زاهدان هم دیدن کنید. گورستان هفتادملا هم جاذبههای تایخی این استان است.
پل لاتیدان هرمزگان
پل لاتیدان در غرب بندرعباس و بر روی رودخانهی کول قرار دارد که به عنوان
یکی از آثار تاریخی استان هرمزگان در منطقهی بندر خمیر شناخته میشود.
جالب است بدانید که از پل لاتیدان به عنوان یکی از طولانیترین پلهای
ایران نام برده شده که در ابتدا زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در سال ۱۳۷۲
در اثر سیلاب نمایان شده است.
پل لاتیدان که در زبان محلی پلکول نامیده می شود، با طولی در حدود یک
کیلومتر، شهر بندرعباس را به لارستان متصل میکرده است. این پل همچنین، از
آثار تاریخی به جا مانده از دوران صفوی است که قدمتی در حدود 500 سال دارد و
هدف ساخت آن بیرون راندن پرتغالیها بوده است و بعدها به عنوان مسیری برای
کاروانهای بازرگانی مورد استفاده قرار میگرفته است.
بافت تاریخی بوشهر
قلعه هزاره میناب، قلعهی اسرارآمیز فین و پل لاتیدان که در پی سیلاب در سال 1372 خورشیدی در نزدیکی شهرستان خمیر، سراز خاک برآورد در استان هرمزگان، کاخ زمستانی کورش در برازجان، گورستان باستانی سیراف، عمارت ملک، بافت تاریخی بوشهر در کنار نخلستانهای سر به آسمان ساییده، تنگهی کولفرح ایذه، پل ساسانی دزفول و آرامگاه یعقوب لیث صفاری در خوزستان، گرمابه پهنه سمنان، دروازه ارگ سمنان و شهر تاریخی بسطام، تنگه تاریخی ابوالحیات کازرون، تنگ چوگان و حمام وکیل در فارس، بلاد شاپور یا شهرکهنهی دهدشت و نقشبرجستههای ایلمایی (اشکانی) تنگ سروک در شهر بهمئی کهگیلویه و بویراحمد از دیگر جاذبههای گردشگری کشورمان هستند.
ارگ نارین
بازدید ارگ نارین قلعه از آثار بهجامانده در شهر تاریخی بلقیس اسفراین با قدمتی ۱۲۰۰ ساله، که دومین بنای خشتی و گلی ایران است و سنگنگارهی نرگسلوی بجنورد در خراسان شمالی، آرامگاه بزرگمهر یا بوذرجمهر قائنی در قائن پایتخت زعفران ایران و قنات ثبتجهانی شدهی بلده فردوس در خراسان جنوبی، آتشکدهی بازههور (دره خورشید) در جنوب مشهد و پاک کوهسنگی مشهد در خراسان رضوی را هم در برنامههای گردشگری خود بگنحانید.
قلعه دزک شهرکرد
در کنار دشت لالههای واژگون کوهرنگ در فصل بهار، قلعه دزک شهرکرد و پل زمانخان سامان در استان چهارمحال و بختیاری هم دیدنی است.
آرامگاه شمس تبریزی
معبد آناهیتای کنگاور، تاق گرا در سرپلذهاب کرمانشاه، قلعه قمچای کردستان که آنرا مربوط به سه دورهی اشکانیان، مادها و پارتها میدانند و کتیبهای به زبانهای هیراتیک و هریوگلیف کنار آن وجود دارد، آرامگاه شمس تبریزی در خوی و یخچال دوقوز پله در خیابان عسگرخان ارومیه و در محلهای به همین نام که یکی از بهترین جاذبههای گردشگری آذربایجان غربی است را هم باید دید.
سد چندمنظورهی امیرکبیر کرج
و اما استان البرز که تا پیش از سال 1389 خورشیدی، بخشی از استان تهران بود و از آن پس به عنوان سیویکمین استان ایران شناخته میشود، در کنار طبیعت دلپذیر و روستاهای شگفتانگیزش از جاذبههای تاریخی بسیاری برخوردار است. محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد، قلعه دزدبند از سازههای دوره ساسانی در شهرستانک، کاروانسرای شاهعباسی کرج و سد چند منظورهی امیرکبیر بخشی از این جاذبهها هستند که باید دید.
موزهگردی را فراموش نکنید
پیشنهاد موزهگردی ما نخست موزهی آذربایجان است؛ دیگری موزهی آبگینه و سرانجام موزهی جواهرات ملی.
موزه آذربایجان
موزهی آذربایجان، در شهر تبریز، یکی از ارزشمندترین موزههای کشور و دومین موزهی تخصصی تاریخ باستانشناسی در ایران است. در این موزه آثاری از یافتههای باستانشناسان در فلات ایران، نگهداری میشود. برای نمونه، آثار یافتهشده از تمدن جیرفت، سفالهای تپهی اسماعیلآباد قزوین با 7000 سال پیشینه، تندیس بانویی که در رستمآباد گیلان به دست آمده است و 3000 سال دیرینگی دارد، بشقاب زرینی از روزگار ساسانیان، ظرفهای سفالی دورهی ایلخانان و صدها اثر باستانی و تاریخی دیگر را میتوان دید و با تاریخ ایران بیشتر آشنا شد.
به همین گونه باید از موزهی آبگینه در خیابان سی تیر تهران یاد کرد. ساختمان تاریخی آن یکی از دیدنیهای تاریخی است و نیز سفالهای زرینفام، عطردانهای شیشهای که در آنجا نگهداری میشود، شیشههای یافتهشده در چغازنبیل که به هزارهی دوم پیش از میلاد میرسند، کهنترین سفال دستساز از دورهی اشکانی و نمونههای بسیار دیگر که هر گردشگری را به دیدن موزه فرامیخواند.
تهران، این روزها، آن اندازه کم رفتوآمد است که بهراستی دلمان میگیرد! ما که همیشه از شلوغی و ترافیک تهران کلافه و آزرده بودیم، حالا آرزوی بازگشت روزهایی را داریم که پیادهروها مملو از رفتوآمد بود و خیابانها از فراوانی خودروهای ریز و درشت، جا برای سوزن انداختن نداشت. اما نباید ناامید بود. روزهای خوش (و امیدواریم کم ترافیک!) پس از راندن ویروس کرونا، برمیگردد. برای آن روز و گردشگری موزهها، پیشنهاد دیگر ما دیدن موزهی جواهرات ملی ایران است.
موزهی جواهرات ملی، در خیابان فردوسی تهران، روبهروی سفارت ترکیه، جایی برای نگهداری الماس دریای نور است و نیز موزهای برای دیدن تخت نادری، تاج فرح پهلوی و دیگر جواهرات بازماندهی تاریخی. گفتنی است که الماس دریای نور یکی از کمیابترین الماسهای جهان است و 182 قیراط وزن دارد.
همچنین بازدید از موزهی جنگ خرمشهر که یادآور از جانگذشتگی و دفاع فرزندان ایران از کیان و مرز این سرزمین سپند است را در سفر به خوزستان از دست ندهید.
بازارگردی حالتان را خوش میکند!
اگر اهل خرید هستید و میخواهید در کنار دیدن و خریدن، جاهای تاریخی را هم ببینید، پیشنهاد ما رفتن به بازار تبریز است. اگرچه آذربایجان هم این روزها با کرونا دست و پنجه نرم میکند و بازار تبریز بسته است، اما روزهای پُررونق بازمیگردد. پس آمادهی سفر باشیم!
بازار تبریز یکی از زیباترین و ارزشمندترین بازارهای سرپوشیدهی جهان است. در دالانها، تیمچهها و سراهای آن کالاهای دستساز و فرشهای گرانبهایی را خواهید دید که چشم پوشیدن از آنها آسان نیست. افزون بر اینکه از چایخانهها، قهوهخانهها و تیمچهی مظفری بازار هم میتوانید دیدن کنید.
اگر به همدان سفر کردید بازدید از بازار تاریخی این شهر را هم در برنامههای خود بگنجانید. بازار تاریخی همدان از آثار دوره قاجاریه است که در مرکز شهر همدان جای دارد. این بازار نیز همچون بسیاری از بازارهای دیگر شهرهای کهن ایران سرپوشیده است.
بازار بزرگ کرمان
بازدید و خرید از بازار قدیمی اراک که آمیختهای از شیوهی مهرازی سنتی و مدرن است و بازار بزرگ کرمان که یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخی این شهر و طولانیترین راستهبازار ایران بهشمار میرود هم از پیشنهادهای بازارگردی ما در شهرهای ایران است.
راستی اگر به اهواز سفر کردید، چرخیدن در بازار کاوه این شهر که پر از خوراکیهای خوشمزه و سوغاتهای خوردنی است را فراموش نکنید.
بازار قم هم یکی از زیباترین بازارهای کهن ایران از دید مهرازی است. این بازار از بخشهای گوناگونی همچون چهار سوق، تیمچه، سرا و راسته تشکیل شده است. دارای دو راستهی سر پوشیده با پوشش گنبدی است که در آن دریچههایی جهت تهویه و نور رسانی تعبیه شدهاند.
به این پیشنهادها دهها و صدها نمونهی دیگر هم میتوان افزود. گوشه گوشهی ایران افزون بر طبیعتی دلربا، نشان از تاریخی کهن دارد و دیدن آنها هر گردشگر طبیعتدوست و دلبستهی تاریخ را خرسند میکند. بیگمان در میان پیشنهادهای ما نام بسیاری از جاذبههای دیدنی و بیمانندشان از قلم افتاده است که این از بخت و زمان کوتاه نگارنده در یافتن و پرداختن به این مکانها حکایت دارد.
با امید به گذشتن از روزهای سخت با رعایت توصیههای بهداشتی و ماندن در خانه تا رسیدن روزهای بهتر، به پیشنهادهای گردشگری ما بیندیشید و برخی از آنها را در برنامههای آیندهی سفرهای خود داشته باشید.
نقل از : امردادتارنمای خبری زرتشتیان
پژوهشگران و دانشمندانی از کشورهای مختلف جهان با بررسی جنگلهای استوایی در آمریکای لاتین و آفریقا زنگ خطری جدی را به صدا درآوردهاند: جنگلهای استوایی، قطبهای ذخیره کربن جو، میتوانند در دهههای بعد به قطبهای انتشار کربن در جو بدل شوند. این پدیده که یکی از اثرهای تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین است، بر اساس بدترین سناریوها قرار بود اواخر قرن رخ دهد.
دانشمندان نزدیک به ۱۰۰ نهاد پژوهشی بینالمللی در پژوهش «اشباع زودهنگام جذب کربن در جنگلهای استوایی آفریقا و آمازون» که چهارشنبه ۴ مارس / ۱۴ اسفند در نشریه علمی «نیچر» منتشر شد، ۳۰۰ هزار درخت را در بیش از سی سال تحت نظر گرفته اند. نویسندگان دادههای متعلق به دو شبکه پژوهشی بزرگ جنگلبانی در آفریقا و آمازون را بررسی کرده اند و خود سالها در جنگلهای دورافتاده این مناطق به پژوهش مشغول بوده اند. یافتههای آنها اثبات میکند که ذخیره کربن در جنگلهای استوایی سیاره رو به زوال است و در سه دهه اخیر دائماً کاهش یافته.
اگر جنگلهای استوایی نتوانند به کارکرد جذب گازهای کربنی از جو ادامه دهند، بحران اقلیمی با شتابی فزاینده پیش خواهد رفت. اما دانشمندان میگویند خطر از این هم بیشتر است.
بر اساس مدل آنها، جنگلهای آمازون بر اثر آسیبهای وارده به آن توسط صنایع چوببری و کشاورزی و تحت تأثیر تغییرات اقلیمی، در دهه بعد از یک ذخیرهکننده عظیم کربن به یک منبع انتشار عظیم کربن در جو بدل خواهد شد.
اگر این اتفاق بیفتد، اثرات بحران اقلیمی وخیمتر و شدیدتر از پیش خواهد شد و بشر باید به میزان بسیار بیشتری از تخمینهای کنونی انتشار گازهای کربنی را کاهش دهد.
بر اساس بدترین سناریوهای تغییرات اقلیمی، این اتفاق قرار بود دههها بعد رخ دهد. سیمون لوویس، پروفسور دانشگاه لیدز بریتانیا و یکی از مولفان اصلی گزارش با گفتن این موضوع به «گاردین» هشدار میدهد که «این یکی از نگرانکنندهترین اثرات تغییرات اقلیمی است و همین حالا شروع شده».
اگر آمازون در دهه ۲۰۳۰ به منبع کربن بدل میشود، دیگر جنگلهای استوایی نیز تا ۲۰۶۰ عامل آزادسازی کربن در جو خواهند بود.
یک ماه پیش، ۵ فوریه نیز گروهی بینالمللی از دانشمندان اقلیمی در پژوهشی در ژورنال «پیشرفتهای علمی» (Science Advances) هشدار دادند که سرعت جریان سهچهارم آبهای دنیا بر اثر افزایش سرعت بادها افزایش یافته. این هم تحولی بود که بر اساس بدترین سناریوهای تغییرات اقلیمی، قرار بود آخر این قرن رخ دهد.
رهبران جهان ۲۰۱۵ در پاریس با امضای توافقی اقلیمی متعهد شدند که افزایش دمای هوای سیاره نسبت به دوران پیشاصنعتی را «تا حد خوبی زیر دو درجه سلسیوس» نگه دارند.
کارشناسان و فعالان محیط زیست و متخصصان پنل اقلیمی سازمان ملل نسبت به نابسندهبودن توافق پاریس هشدار دادهاند و میگویند که افزایش دمایی بیش از ۱,۵ درجه تمام تأثیرات ویرانگر تغییرات اقلیمی را به همراه خواهد آورد. از سوی دیگر، برای رسیدن به هدف ۱,۵ درجه، باید از ۲۰۲۰ به آن سو سالانه ۷,۶ درصد از انتشار گازهای کربنی در سطح جهان کاسته شود.
اگر اجلاس ۲۶ تغییرات اقلیمی سازمان ملل (COP۲۶) به دلیل شیوع ویروس جدید کرونا به تعویق نیفتد، در آن چندین کشور طرحهایشان برای کاهش انتشار گازهای کربنی به صفر تا نیمه قرن ۲۱ را ارائه خواهند داد. هرچند به گزارش گاردین، شماری از شرکتهای بزرگ و کشورهای ثروتمند گفته اند که با حفظ و گسترش و ساختن جنگلهای جدید با انتشار گازهای کربنی مقابله خواهند کرد؛ اقدامی که کافی نخواهد بود.
بوم گردی یا اکوتوریسم چیست و چه تفاوتی با گردشگری سبز، گردشگری مسئولانه و طبیعتگردی دارد؟
علیرغم همه بحث های که در تعریف بوم گردی وجود دارد، هیچ شکی نیست که علاقه و توجه به بوم گردی یا همان اکوتوریسم در دنیا افزایش یافته است. این یک علاقه زودگذر نیست، آمارها و تحقیقات نشان می دهد تمایل به بوم گردی در حال افزایش است. بوم گردی یا اکوتوریسم چیست و چه تفاوتی با گردشگری سبز، گردشگری مسئولانه و طبیعتگردی دارد؟ در این مقاله به این سوالات پاسخ داده می شود.
اکوتوریسم چیست؟
اکوتوریسم یک مفهوم جدید در گردشگری است که بیشتر وقت ها به درستی درک نمی شود یا برداشت های غلطی از آن می شود. امکان دارد همین برداشت های اشتباه از بوم گردی موجب شود افراد یا شرکت هایی با استفاده از این نام شروع به جذب گردشگر کنند اما در عمل اتفاقی که می افتد مشابه طبیعت گردی معمول شود که به طبیعت و اکوسیستم طبیعی آسیب وارد می کنند.
بوم گردی و اکوتوریسم
لغت اکوسیستم که معادل آن بوم گردی می شود، اولین بار در سال های ۱۹۸۰ به کار رفت. اولین تعریف خلاصه و مفید بوم گردی در سال ۱۹۹۰ توسط انجمن اکوتوریسم به این صورت منتشر شد:
با گذشت زمان و گسترش بیشتر بوم گردی، نیاز به یک تعریف دقیق تر . کامل تر احساس شد. در سال ۱۹۹۹، مارتا هانی (Martha Honey) تعریف دقیق تری از اکوتوریسم ارائه داد:
اکوتوریسم یا بوم گردی سفر به مناطقی با محیط زیست شکننده و به طور معمول محافظت شده است که در آن تاثیرگذاری کم بر محیط در اولویت باشد. با این سبک از سفر می توان به گردشگران آموزش داد، برای حفاظت از بوم تامین سرمایه کرد، به اقتصاد و سیاست گذاری محلی قدرت بخشید و در نهایت احترام به تفاوت های فرهنگی و حقوق بشر را ترویج داد.
هنوز هم در تعریف اکوتوریسم اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد اما امروزه در چگونگی اجرا و بهره بردن از این سبک گردشگری نقطه نظرات مشترک زیادی به وجود آمده است. در ادامه به چند مورد اشاره می شود.
بوم گردی باید شامل این فاکتورها باشد:
تاثیرگذاری کم روی منابع طبیعی و محیط زیست
افراد و نهادهای مرتبط در تمام مراحل دخیل باشند. این افراد و نهادها می
تواند شامل مردم بومی، اجرا کنندگان تور، سازمان های دولتی، آژانس های
مسافرتی و … باشند.
احترام به فرهنگ و سنت های بومی
ایجاد درآمد مناسب و پایدار برای جوامع محلی و دیگر کسب و کارهای دخیل در گردشگری
تامین سرمایه برای محافظت و بهبود بوم
آموزش همه افراد و کسب و کارهای تاثیر گذار و دخیل برای آگاهی از نقشی که در حفظ محیط زیست دارند.
انقلاب اکوتوریسم
بوم گردی در گذشته هم وجود داشت اما در ۲۰ سال اخیر به یک مفهوم مستقل تبدیل شده است. در واقع بوم گردی یک معامله برد-برد را فراهم کرده است تا هم جوامع محلی و هم گردشگران از آن منتفع شوند.
تبیین این مفهوم باعث شد نقش آفرینان تاثیرگذار و منتفع دور هم جمع شوند و مسیرهایی را برای توریست هایی که خواستار این نوع سفر هستند ایجاد کنند.
صنعت گردشگری و بوم گردی
تقاضای بالا برای گردشگری طبیعت باعث شد حافظان محیط زیست این تمایل به سفر را با راهکارهای حفاظت از محیط زیست ترکیب کنند. در واقع گردشگران نیروی محرکه انقلاب بوم گردی هستند و کسب و کارها این نیرو را به سمت حفاظت از محیط زیست هدایت می کنند.
طبق آمار منتشر شده در سال ۲۰۰۱ از سوی سازمان جهانی گردشگری (World Tourism Organization) نرخ رشد اقتصاد گردشگری به طور متوسط ۷/۴ درصد افزایش داشت که بالاترین نرخ رشد در یک دهه قبل از آن بود و نسبت به سال قبل از آن (۱۹۹۹) رشد دو برابری داشته است.
نزدیک به ۷۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ حداقل یک بار به یک کشور خارجی سفر و حدود ۴۷۶ میلیارد دلار خرج کردند. طبق آمار منتشر شده در سال ۲۰۱۰، از هر ۱۱ شغل دنیا یک شغل به نوعی مرتبط با صنعت گردشگری است. یعنی حدود ۲۵۰ میلیون شغل.
مناطق شرق آسیا و اقیانوسیه با نرخ رشد ۱۴.۵ درصد در جذب توریست بیشترین رشد را در سال های اخیر داشته اند.
آمار دقیقی از بوم گردی در دسترس نیست چون سازمان یا نهادی نیست که داده های مربوطه را جمع آوری کند اما شاخص هایی وجود دارد که نشان می دهد بوم گردی به عنوان زیرشاخه ای از سفر رشد قابل توجهی نسبت به رشد کل گردشگری دارد.
یک آمار منتشر شده (Ceballos-Lascuráin) نشان می دهد که سهم بوم گردی از گردشگری حدود ۷ درصد است. آمار گردشگری کشورهای مختلف هم به طور مشابه افزایش تمایل به اکوتوریسم را نشان می دهند.
چرا مردم به بوم گردی علاقه مند شدند؟
مردم وقتی به فروشگاه ها مراجعه می کنند تمایل بیشتری برای خرید محصولات ارگانیک دارند و در سال های اخیر تمایل به مشارکت در کارهایی مثل بازیافت زباله از مبدا هم افزایش یافته است. همین موارد نشان می دهد مردم نسبت به محیط زیست خود احساس مسئولیت می کنند و نسبت به خطرات آگاهی دارند. مردم علاقه دارند درباره زندگی مردم سایر مناطق اطلاعات کسب کنند و حتی تجربه واقعی از چالش های زندگی آنها داشته باشند.
گردشگری سبز
آنهایی که سفر را به صورت جدی در برنامه زندگی خود دارند علاقه کمتری برای سفر به جاذبه های گردشگری مشهور و شلوغ دنیا نشان می دهند. در مقابل، خواستار سفر به مناطق کمتر شناخته شده، رفتن به قلب جنگل های استوایی و ارتباط نزدیک با مردم هستند.
مردم حاضرند برای شرکت در دوره های آموزشی مرتبط با حفاظت از منابع طبیعی هزینه پرداخت کنند و حتی به صورت داوطلبانه در فعالیت های مرتبط مشارکت داشته باشند.
نسل های جدید به دنبال سبک های جدید سفر هستند و کمپانی های گردشگری هم این نیاز جدید را درک کرده اند. شرکت ها و آژانس های گردشگری به جای پیشنهاد مقصد هایی مثل ساحل دریاها و … گردش در میان حیات وحش، نقاط دور افتاده، تجربه های جدید و فرصت های تعامل با مردم محلی را فراهم می کنند.
مفاهیم مرتبط با بوم گردی
با توجه به تنوع بالا و جمعیت زیاد در دنیا، اکوتوریسم هم دارای نفاهیم زیر مجموعه یا مرتبطی است که گاهی اوقات تمایز بین آن ها دشوار می شود. در ادامه به چند مورد که به مفاهیم بسیار نزدیکی با بوم گردی هستند اشاره می کنیم.
گردشگری طبیعت (Nature tourism)
گردشگری طبیعت به زبان ساده یعنی بازدید از مناطق طبیعی. گردشگری طبیعت بسیار مرتبط با بوم گردی است اما امکان دارد شامل مشارکت در حفظ منابع طبیعی و گردش مسئولانه نباشد. اگر اصول اکوتوریسم در گردشگری طبیعت اعمال شود، تاثیرگذاری گردشگران در محیط هم تغییر می کند و حتی می توان آن را به نوعی زیر مجموعه اکوتوریسم دسته بندی کرد.
گردشگری مسئولانه در طبیعت
این نوع از گردشگری هم به شدت با اکوتوریسم مرتبط است اما تمام اصول و فاکتورهای بوم گردی را شامل نمی شود. برای مثال، یک تله کابین که از بالای جنگل های انبوه عبور می کند شاید برای تامین هزینه های حفاظت از محیط زیست مفید باشد و به گردشگران هم آموزش های لازم را بدهند اما در هر صورت فاصله زیادی بین بازدیدکننده ها و محیط زیست ایجاد می کند و به همین دلیل شامل تعریف اکوتوریسم نمی شود.
سافاری در آفریقا
یا در مثال دیگری می توان به احداث اقامتگاه های بزرگی اشاره کرد که با عنوان «اکو» تبلیغ می شوند اما در روند ساخت و سازشان به تاثیرات زیست محیطی توجه نمی شود.
مرز بین طبیعتگردی مسئولانه و بوم گردی بسیار باریک اما بسیار مهم است. یک پروژه بوم گردی باید شامل تمام اصول ذکر شده باشد تا بتوان نام بوم گردی را به آن داد. هر پروژه ای که یکی از اصول اساسی را نداشته باشد یا به درستی موجب انتفاع جوامع محلی و حفظ منابع طبیعی نشود نمی توان به آن بوم گردی گفت.
گردشگری علمی و تحقیقاتی
این نوع گردشگری ابعاد محدودی دارد اما از نظر تعریف و جزئیات بسیار شبیه اکوتوریسم است. اکثر این نوع گردش ها را دانشجویان و علاقه مندان به محیط زیست انجام می دهند و با توجه به آگاهی این افراد نسبت به حفاظت از محیط زیست، همه اصول اکوتوریسم رعایت می شود.
گردشگری میراث فرهنگی و قومی
در این نوع گردشگری تمرکز بر سنت های محلی و مردم به عنوان جاذبه اصلی است. بازدید از موزه ها و آشنایی با میراث فرهنگی از طریق ارائه افراد با تجربه و متخصص یا جشن موسیقی و رقص در هتل ها، سالن های همایش یا درون همین جوامع جزو این نوع گردشگری است. در نوع دیگری از همین دسته بندی، گردشگران ترجیح می دهند به صورت مستقیم وارد جوامع محلی شوند.
گردشگری سبز یا مسئولانه و تفاوت آن با اکوتوریسم چیست؟
اصطلاح سبز در همه صنایع به معنی سازگاری با محیط زیست و استفاده از منابع طبیعی است. گردشگری سبز همه به همین اصل اشاره دارد. برای مثال، هواپیماهایی ساخته می شوند که مصرف انرژی آنها بهینه شده باشد یا کشتی های کروز تفریحی که پسماند و پساب های تولیدی را بازیافت می کنند.
سبزسازی صنعت گردشگری هم دچار مشکلات فراوانی است. برای مثال هتلی در یک منطقه کم آب ساخته می شود و در شعار آن گفته می شود که یک هتل سبز است و به مسافران اعلام می شود دفعات شستشوی ملافه و حوله ها به یک روز درمیان کاهش داده می شود تا آب کمتری مصرف شود. شاید کل صرفه جویی در آب از این روش ۱۵ درصد باشد اما اگر این هتل در این منطقه ساخته نمی شد ضرر بسیار کمتری داشت.
نتیجه گیری
شاید بهتر باشد اینطور بیان کنیم اکوتوریسم (با هدف حفظ منابع طبیعی از طریق توریسم) و گردشگری مسئولانه (با هدف سازگاری بیشتر صنعت گردشگری با محیط زیست) هر دو ماموریت با ارزش اما متمایزی دارند.
منبع: Ecotourism Development
میزان پلاستیک تولیدی در ایران ۱۷ هزار تن است و اگر روند رها کردن آنها در طبیعت به همین شکل ادامه پیدا کند، دیگر برگشتن به نقاطی که تا دیروز دیدنی بودند، ناممکن میشود. سفر به جزیره هرمزی که زیر خلوارها زباله و پلاستیک مدفون شده، چه فایدهای خواهد داشت؟
استفاده نکردن از پلاستیک سخت است، به خصوص اگر در سفر باشیم. شاید فکر کنیم یک پلاستیک ضرر چندانی به طبیعت نمیزند، ولی باید بدانیم خیلیها مثل ما فکر میکنند و مسئولیت را بر گردن دیگری میاندازند.
احساس تعلق نداشتن به یک نقطه باعث میشود، چندان در قبالش احساس مسئولیت نکنیم، ولی ما قرار نیست فقط یک بار به هرنقطه سفر کنیم.
مواد پلاستیکی فقط طبیعت را نازیبا نمیکنند. براساس مطالعات انجام شده، تجزیه پلاستیک در دریا، دریاچه و رودخانه ممکن است تا صدها سال طول بکشد. روند تجزیه آنها در مراکز دفن هم بسیار طولانیست.
باید بدانیم زمینی که در آن زندگی میکنیم متعلق به فرزندانمان هم هست. آنها هم حق دارند به اندازه ما از زندگی در این زمین لذت ببرند و به جای زبالههای رها شده در هر نقطه، تصویری شفاف و تمیز ببینند.
بنابراین هرکدام از ما با انجام کارهای سادهای میتوانیم میزان پلاستیک مصرفیمان را کم کنیم و مسئولیتمان را در قبال طبیعت انجام دهیم.
این روزها و با گرم تر شدن هوا، فصل مسافرت به مناطق ییلاقی و خوش آب و هوا فرا می رسد.بسیاری از مسافران در این سفرها از چادر به عنوان وسیله ای اقامتی استفاده می کنند .
به همین دلیل اگر این روزها سری به مناطق شناخته شده و مشهور بزنید، با انبوهی از چادرها مواجه می شوید که در گوشه و کنار منطقه نصب شده اند، اما بعد از خالی شدن این مناطق، منظره روز چندان دیدنی نیست؛ انبوه آشغال و آسیب های فراوانی که به محیط زیست منطقه وارد شده، بسیار تاسف بار است. به همین دلیل در این مطلب شیوه های کمپینگ در سفر بدون آسیب زدن به طبیعت، را مرور می کنم.
چگونه بار سفر ببندیم؟
تا آنجا که می توانید سبک سفر کنید. از بردن وسایل اضافی خودداری کنید. ظروف یکبارمصرف و پلاستیک همیشه بهترین راه حل نیستند. اگر با ماشین شخصی به سفر می روید، سبدی تهیه کنید و وسایل سفر و ظروف دائمی را در آن قرار دهید. به این ترتیب، از تولید زباله تا حد امکان جلوگیری کرده اید. ظروف یکبارمصرف علاوه بر تهدید بلندمدت زندگی همه، در کوتاه مدت و در زمان استفاده هم برای ما ضرر دارند.
اقامت در طول سفر
در بیشتر شهرها و مناطق مسافرتی معروف، مکان های رسمی و مشخصی برای چادرزدن وجود دارد. در این مکان ها، امکاناتی از قبیل آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی و دکه هایی جهت تهیه مایحتاج اولیه و سطل های زباله برای ریختن آشغال پیش بینی شده است. اقامت در این مکان ها، به متولیان آن منطقه نیز کمک می کند تا بهتر بتوانند برای سامان دهی گردشگران و برنامه ریزی برای جمع آوری پس ماندهای ناشی از حضور آنها اقدام کنند.
چگونگی اقامت در طبیعت
اگر قصد اقامت در مناطق عمومی و چادرزدن در آنجا را ندارید و می خواهید در طبیعت چادر بزنید، باید نکاتی را رعایت کنید. بهتر است محلی را برای چادرزدن انتخاب کنید که به امکاناتی نظیر سرویس های بهداشتی نزدیک باشد. بهتر است از یک نفر بومی درباره محل انتخابی تان سوال کنید. در بسیاری از مناطق دیدنی و تفریحی، طبیعت اطراف شما بخشی از زمین های زراعی و مراتع دامداران است که حضور در آنها باعث ضرر و زیان به دیگران خواهد شد لذا قبل از حضور، از جزئیات این موضوع مطلع می شوید.
آب را گل نکنید
حتما هنگام حضور در طبیعت، جایی را انتخاب می کنید که به آب نزدیک باشد. اگر رود یا نهر آبی از نزدیکی تان می گذرد در حفاظت از آن کوشا باشید. این آب به احتمال بسیار زیاد، یا صرف مقاصد کشاورزی می شود یا به سیستم آب آشامیدنی می رود. بنابراین باید آن را از آلودگی هایی هم چون مواد شوینده و باقی مانده مواد غذایی دور نگاه دارید. ممکن است کسی در محلی بالاتر از شما و کسانی در منطقه ای پایین تر از شما در حال استفاده از آب باشند. شاید هم در فرودست، کفتری می خورد آب! پس آب را گل نکنید.
محافظت از طبیعت و محیط زیست
به هر منظوری، اعم از افروختن آتش یا درست کردن سرپناه، درختان را نشکنید. درختان بسیار باارزش هستند و از بین رفتن آنها به معنی از بین رفتن یک سرپناه برای جانداران دیگر آن محیط است. برای درست کردن آتش بهتر است از مردم محلی هیزم بگیرید یا با خودتان زغال ببرید. برای پخت و پز هم استفاده از غذای پخته بهتر است، اما اگر اصرار به طبخ غذا در طبیعت دارید، گازهای کوچک سفری گزینه خوبی هستند که هم سبک اند هم کمتر باعث آلوده شدن محیط اطراف می شوند.
چطور آتش درست کنید؟
برای روشن کردن آتش بهتر است محل افروختن آتش به دور از مواد سوختنی دیگر (مخصوصا درختان و علفزار) باشد. دورتادور آتش را با سنگ محصور کرده آتش تان را به همان منطقه کوچک محدود کنید. حتما از چوب های خشک برای افروختن آتش بهره بگیرید و درختان زنده را نسوزانید. بعد از تمام شدن کارتان، مخصوصا اگر در جنگل هستید، مطمئن شوید که آتش به طور کامل خاموش شده و هیچ قسمت برافروخته ای وجود ندارد که به مناطق دیگر سرایت کند.
لانه حیوانات را خراب نکنید
طبیعت محل زندگی جانداران دیگر است، بنابراین وقتی در آن حضور پیدا می کنید، باید کمترین تاثیر را روی دیگر موجودات زنده داشته باشید. خوب به اطراف تان دقت کنید، لانه جانوران را تشخیص دهید و سعی کنید روی آنها چادر نزنید. لانه پرندگان روی درختان اطراف را هم پیدا کرده و سعی کنید از آنها فاصله بگیرید. چوب های خشکی را که پرندگان روی آنها لانه ساخته اند، نشکنید و نسوزانید و به کودکان تان بیاموزید که لانه موجودات دیگر مثل موش ها را خراب نکنند.
زباله های تان را جمع کنید
اگر در طبیعت اقامت می کنید، هر شب زباله های تان را جمع کرده و به درون چادر ببرید تا حیوانات وحشی را به سمت خودش نکشد. این کار، علاوه بر تامین امنیت خودتان باعث می شود آنها زباله ها را پاره و در محیط پراکنده نکنند. در آخرین روز هم همه زباله ها را جمع و با خودتان از منطقه خارج کنید. یادتان باشد زیبایی یک منطقه به تمیزی آن است و تمیز نگاه داشتن آن، جزئی از وظایف شماست. زباله ها را حتما در سطل زباله بیاندازید و در کوچه های شهر یا روستای نزدیک محل اقامت تان رها نکنید.
منبع: انتخاب
جهت یابی بدون استفاده از قطب نما یا جی پی اس، یکی از کارهای مهمی است که حتما باید آن را یاد بگیرید تا در شرایط اضطراری بتوانید خود و گروه تان را نجات بدهید.
در آموزش مسیریابی در طول روز و به کمک خورشید را مرور کردیم و یاد گرفتیم که با ابزارهای خیلی ساده مانند یک تکه چوب و یا ساعت مچی جهت یابی را انجام داده و مسیرمان را پیدا کنیم.
مسیریابی در شب
در این قسمت «تکنیک های مسیریابی در شب» را با همدیگر بررسی می کنیم.
اگر در طول شب در طبیعت گم شدید و ابزارهای جهت یابی مانند قطب نما یا جی پی اس همراه تان نبود، چه کارهایی را باید انجام دهید؟
ستاره قطبی بهترین راهنما برای پیدا کردن شمال در نیمکره شمالی است. البته این نکته را فراموش نکنید که ستاره قطبی در نیمکره جنوبی زمین، جنوب را نشان می دهد.
اغلب هنگامی که به آسمان می نگریم به راحتی دب اکبر را تشخصی می دهیم و این نکته مثبتی برای پیدا کردن ستاره قطبی است. با این وجود بسیاری از مردم توانایی پیدا کردن این ستاره را در میان انبوه ستارگان ندارند. بهترین راهنما برای پیدا کردن این ستاره، کمک گرفتن از صور فلکی مشهور در آسمان است.
دب اکبر یا خرس بزرگ
این صورت فلکی شامل 7 ستاره اصلی که به شکل ملاقه در غرب ستاره قطبی قرار گرفته است، 4 ستاره آن به صورت یک مربع نامتوازن قسمت گودی ملاقه را تشکیل داده اند. اگر از آخرین ستاره قسمت خارجی گودی ملاقه خطی فرضی بکشید و آن را نزدیک به 4 یا 5 برابر امتداد دهید، ستاره پر نور قطبی کاملا مشخص است و اگر رو به آن بایستیم روبروی ما شمال جغرافیایی خواهد بود.
دب اصغر
با پیدا کردن و نقطه گذاری توسط دو صورت فلکی که در بالا توضیح داده شد هم می توانید ستاره قطبی را پیدا کنید هم دب اصغر را. این صورت فلکی دارای 7 ستاره اصلی (مثلا دب اکبر اما با فاصله کمتر و کوچک تر) است که انتهایی ترین قسمت آن یعنی دسته ملاقه ستاره قطبی قرار دارد.
ذات الکرسی
ابن صورت فلکی دارای 5 ستاره اصلی است که به صورت M یا W در کنار همدیگر قرار گرفته اند، برای پیدا کردن ستاره قطبی کافی است از ستاره سوم یا مرکزی در همان جهت یک خط فرضی را بکشیم و در ادامه به ستاره قطبی خواهیم رسید.
خوشه پروین
این صورت فلکی به شکل یک خوشه است و بین 12 تا 15 ستاره دارد و از شرق به سمت غرب در حرکت است و اگر به دم آن نگاه کنید می توانید مشرق را تشخصی بدهید.
گاهی اوقات در جنگل، ستارگان به راحتی دیده نمی شوند، در این مواقع ماه بهترین راهنما برای شماست. به این صورت که اگر در نیمه اول ماه قمری باشیم، قسمت بیرونی حلال ماه سمت غرب را نشان می دهد و در نیمه دوم ماه قمری شما با همین تکنیک می توانید مشرق را پیدا کنید.
جهت یابی بدون استفاده از قطب نما یا جی پی اس، یکی از کارهای مهمی است که حتما باید آن را یاد بگیرید تا در شرایط اضطراری بتوانید خود و گروه تان را نجات بدهید.
فرض کنید که در یک سفر به کوه، جنگل یا بیابان به هر دلیلی گروه را گم کرده اید، یا وسایل جهت یابی مانند جی پی اس و قطب نما را نیز از دست داده اید. این شرایط بسیار سختی است که هیچ کس نمی خواهد در آن قرار بگیرد، اما اگر شما آموزش های ساده جهت یابی را دیده باشید به راحتی می توانید مسیر خود را پیدا کنید و خود را به جاده یا نزدیک ترین روستا برسانید.
گم شدن در طبیعت ممکن است به قیمت جان مان تمام شود، پس بهتر است مسیریابی در طبیعت را یاد بگیریم. در ادامه مطلب می خواهم چند روش جهت یابی در طبیعت بدون وسایل را به شما آموزش دهم.
به طور کلی دو نوع مسیریابی داریم:
مسیریابی عمومی: روش هایی که می توانید در بیشتر مکان ها از آن ها استفاده کنید.
مسیریابی اختصاصی: این روش ها فقط در نقاط خاصی مثل جنگل یا کوهستان قابل استفاده هستند.
شاید هیچ وقت در طبیعت گم نشوید و یا همیشه GPS همراه تان باشد و نیازی به این روش ها پیدا نکنید، اما یادتان نرود که حرفه ای ترین کوهنوردان و طبیعت گردان نیز برایشان این مشکلات به وجود آمده است.
وقتی پای در طبیعت (کوهستان، غار، جنگل، کویر، دره، تنگه، بیابان و …) می گذارید هیچ تضمینی برای سالم بازگشتن وجود ندارد. پس بهتر است برای حفظ جان خود و همراهان تان؛ مهارت های «زنده ماندن در طبیعت» را بیاموزید.
روش های عمومی
1. مسیریابی در روز
2. مسیریابی در شب
مسیریابی در روز به کمک خورشید
خورشید از شرق طلوع و از سمت غرب غروب می کند. مابین ساعات طلوع و غروب خورشید می توانید به راحتی مسیرتان را پیدا کنید. اما این روش در فصل بهار و تابستان بیشتر به شما کمک می کند. چراکه خورشید در فصول پاییز و زمستان با انحراف از مشرق و مغرب طلوع و غروب می کند و ممکن است مسیر درست را پیدا نکنید.
اگر ساعات ظهر شرعی – که خورشید در بالاترین حالت خود قرار دارد – را بدانید، می توانید شمال و جنوب را تشخصی دهید، چون در این ساعت خورشید در سمت جنوب قرار می گیرد.
استفاده از شاخص هایی مثل چوب
روش اول: برای این کار می توانید یک چوب را به صورت ایستاده بگذارید و نوک سایه چوب را علامت بزنید. نیم ساعت صبر کنید و محل جدید سایه را نیز علامت بزنید. اینک اگر پای چپ تان روی نقطه سایه اول و پای راست تان روی نقطه سایه دوم باشد، روبروی شما شمال قرار داره (البته این روش در مکان هایی که از خط استوا فاصله دارند خیلی دقیق نیست و من روش دوم را پیشنهاد می کنم).
روش دوم: قبل و بعد از ظهر سایه رو نشانه گذاری کنید، یعنی چوب را مانند روش اول ایستاده بگذارید و سایه قبل از ظهر را علامت بزنید، اکنون با بند کفش یک کمان از سایه اول بکشید و صبر کنید تا آفتاب از ظهر بگذرد. پس از اینکه دوباره سایه خورشید بعدازظهر به کمان رسید علامت دوم را بگذارید. نیمساز این زاویه شمال را به شما نشان می دهد. همانند روش اول پای چپ تان را روی نقطه اول و پای راست را روی نقطه دوم قرار بدهید، روبروی شما شمال است.
جهت یابی با ساعت مچی
ساعت را بر روی دست تان قرار دهید. به صورتی که عقربه ساعت شمار روبروی خورشید باشد. با عدد ۱۲ یک زاویه بسازید، نیمساز این زاویه سمت جنوب را به شما نشان می دهد.