تعریف
طبق تعریف انجمن سرطانشناسی آمریکا تصویرسازی ذهنی شامل تمرینات ذهنی طراحی شده برای پذیرش ذهنی نفوذ سلامتی و بهبودی در بدن است.
مرور
تصویرسازی ذهنی شامل استفاده از تخیل برای خلق مناظر، صداها، بوها، مزهها، یا حسهای دیگری میشود که نوعی رؤیت هدفمند را میسازد. تصویرسازی ذهنی یک تکنیک مدیتیشن است که تأثیرات جسمی و روانشناختی دارد. در جریان این تکنیک، آرمیدگی ذهن و جسم با کاهش ضربان قلب، کاهش فشار خون و تغییر در امواج مغزی اتفاق میافتد. تصویرسازی ذهنی میتواند درد را کاهش داده به تأثیر داروها کمک کند و احساس بیمار را بهبود بخشد. این شیوه را همراه با درمان استاندارد در افراد مبتلا به سرطان و بیماریهای دیگر مورد استفاده قرار میدهند. از این تکنیک برای کار با بیماران دچار فوبیا و افسردگی، کاهش استرس، اضطراب و افسردگی، کاهش فشار خون، کنترل درد، افزایش انگیزه، بهبود آرمیدگی، افزایش کنترل بر زندگی فردی، بهبود روابط و حتی برای کمک به افراد در ترک سیگار استفاده میشود.
تاریخچه تصویرسازی ذهنی
این باور که تصویرسازی ذهنی میتواند به شفای بیماریها کمک کند، باوری بسیار قدیمی است. تصویرسازی تقریباً در همه فرهنگهای دنیا به عنوان یک ابزار درمانی مورد توجه بوده و در بسیاری از مذاهب نیز مطرح شده است. مثلاً سرخپوستان ناوایو دارای شکل مفصلی از تصویرسازی هستند که فرد را ترغیب میکند خود را سالم «ببیند». برخی میگویند که قدمت این تکنیکها به بابلیها، یونانیها و رومیهای باستان میرسد. مصریان و یونانیهای باستان، و نیز ارسطو و بقراط پدر پزشکی نوین، بر این باور بودند که تصویرهای ذهنی در مغز ارواحی را آزاد میکنند که قلب و بخشهای دیگر بدن را برمیانگیزند. آنها همچنین باور داشتند که یک تصویر ذهنی قوی از بیماری برای ایجاد نشانههای آن کافی است. تصویرسازی ذهنی قرنها به عنوان یک درمان طبی مورد استفاده قرار میگرفته است. شواهد ثبت شدهای وجود دارد که راهبان تبتی در قرن 13 و 14 با مدیتیشن و تصویرسازی کار میکردند که مجسم کنند بودا بیماریها را شفا میدهد.
سیمونتونها در سال 1978 به این درمانها با انتشار کتاب پرفروشی به نام «بهبودی دوباره» معروفیت بخشیدند. در این کتاب تجربیات آنان در درمان بیماران سرطانی با تصویرسازی و درمانهای دیگر تشریح شده است. در حال حاضر از تصویرسازی ذهنی در کلینیکهای مراکز پزشکی و بیمارستانهای منطقهای استفاده میشود. این روش را اغلب با درمانهای روانشناختی دیگر ترکیب میکنند.
تکنیکهای تصویرسازی ذهنی
این روشها شامل تکنیکهای تشخیص و ارزیابی بر مبنای تصویرسازی ذهنی، روشهای آرمیدگی، درونبینی، فراخوانی و تکنیکهای پایگاهسازی در ذهن میشود. یک تجربه تصویرسازی ذهنی مانند رویاپردازی است به استثنای این که لازم نیست «صبر کنیم» تا ناهشیار، رویا یا آن موضوع را ایجاد کند. هر زمان که بخواهیم میتوانیم رویایی ایجاد کنیم که به موضوع دلخواه ما مربوط باشد. اگر بخواهیم تصویرسازی ذهنی را برای صدمات عاطفی یا مشکلات جسمی به کار بریم، میتوانیم از شیوههای دینامیک استفاده کنیم.
یکی از معروفترین تکنیکها، کار با «کف دست» است. این تکنیک شامل قراردادن کف دستها روی دو چشم و تجسم رنگی میشود که شما با اضطراب یا استرس تداعی می کنید (مثلاً قرمز) و بعد آن رنگ که با آرمیدگی و آرامش تداعی میشود (مانند آبی). تجسم یک رنگ آرامش بخش باعث میشود شما احساس آرمیدگی کنید و سلامتی و احساس بهبودی را در شما تقویت میکند. در دیگر تکنیکها از تصویر استفاده میشود مانند تجسم یک توپ از انرژی شفابخش ملایم که در قفسه سینه شکل میگیرد و همراه با تنفس در سراسر بدن گسترش مییابد. بسیاری از شیوهها شامل تصویرسازی از خود در یک منظره آرامشبخش به انتخاب شخص است. جایی مانند ساحل یا چمنزار، با همه مناظر، صداها، بوها و دیگر حسها تا تصویری کامل تجربه شود.
تکنیک رایج دیگر، تصویرسازی هدایت شده نام دارد که شامل تجسم یک تصویر یا هدف مطلوب خاص میشود و سپس تصویرسازی از خود در حالی که به این هدف دست مییابید. ورزشکاران از این تکنیکها برای پیشرفت ورزشی استفاده میکنند. نوعی از درمان هدایت شده که برای بیماران مبتلا به سرطان مفید است، متد سیمونتون خوانده میشود. این متد در دهه 70 توسط کارل سیمونتون، یک سرطانشناس پرتودرمانگر، و استفانی سیمونتون، یک رواندرمانگر ابداع شد. در متد سیمونتون از بیماران دچار سرطان خواسته میشود که تجسم کنند بدن آنها در حال جنگ با سلولهای سرطانی است و در جنگ پیروز میشود.
یک تمرین معروف، براساس یک بازی ویدیویی قدیمی به نام Pac-Man طراحی شده است. بیماران باید شخصیتهای Pac-Man کوچک را تجسم کنند که سلولهای سرطانی را میخورند و نابود میکنند، همانطور که دشمنان را در بازی از بین میبرند. سیمونتونها از این متد در کنار درمانهای رایج سرطان استفاده میکردند. اجرای هر جلسه از این تکنیکها 20 تا 30 دقیقه طول میکشد.
شواهد تأثیر
مروری بر 46 مطالعه انجام شده از سال 1966 تا 1998 مطرح میکند که تصویرسازی هدایت شده میتواند در درمان استرس، اضطراب و افسردگی و کاهش فشارخون، درد و برخی از عوارض جانبی شیمیدرمانی سرطان مفید باشد. مروری دیگر در سال 2002 نشان داد که احتمالاً تصویرسازی ذهنی برای اضطراب و نیز برای تهوع و استفراغ پیش از شیمیدرمانی سرطان مفید است. (معمولاً پس از چند دوز شیمیدرمانی بیمار دچار تهوع و استفراغ میشود. برخی افراد درست پیش از تجویز دوزهای بعدی دچار تهوع یا استفراغ میشوند. این حالت، تهوع یا استفراغ شرطی یا پیشگویانه نامیده میشود.) به طور کلی، تصویرسازی ذهنی یکی از مفیدترین اقدامات روانشناختی برای کاهش برخی عوارض جانبی شیمی درمانی محسوب میشود.
به بدن فرصت شفا بدهیم
میتوانیم از تصویرسازی ذهنی برای حفظ و استحکام سلامتی در یک بدن قوی یا روبرویی با یک مشکل در سلامتی استفاده کنیم.
چشمان خود را ببندید و ببینید که «محلول جادویی» متعلق به درون شما، سموم، زهرها، درد یا بیماری را از بدنتان میزداید، و بدن شما در صلح و آرامش غوطهور میشود. یک نفس عمیق بکشید و عمداً خود را ریلکس کنید. در این مرحله از آرمیدگی یا تصویرسازی ذهنی، تغییراتی در بدن تجربه میشود. تغیرات فیزیولوژیک به وقوع میپیوندد و شفا آغاز میشود.
در بسیاری از بیماریها، تصویرسازی ذهنی میتواند مشکلات احساسی زمینهای را آشکار کند و به بدن اجازه شفا بدهد. این عشق و حمایت اغلب میتواند معجزاتی را در جسم پدید آورد. معجزاتی که بارها در درمان بیماریهای لاعلاج به ثبت رسیده است.
راهنمای گام به گام برای اجرای یکی از انواع تصویرسازی ذهنی شفابخش
چند دقیقه خود را آرمیده (ریلکس) کنید. مطالعات نشان میدهد که تصویرسازی ذهنی بهترین تأثیر را زمانی دارد که همراه با یک تکنیک آرمیدگی همراه شود.
لباس خود را راحت کنید، کفشهای خود را در بیاورید، دراز بکشید یا بر یک صندلی راحت بنشینید و اگر مایل هستید نور را کم کنید. چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. تصور کنید که از یک پلکان پایین میروید. با هر گام، به این احساس توجه کنید که بیشتر و بیشتر آرمیده میشوید.
زمانی که کاملاً آرمیده شدید، یک منظره دلخواه را مجسم کنید. این منظره میتواند یک ساحل باشد. دامنه یک کوه یا یک لحظه لذتبخش خاص با دوستان یا خانواده. هر زمان به تمرین تصویرسازی خود میپردازید به این منظره وارد شوید.
زمانی که در منظره مطلوب خود احساس راحتی کردید، تدریجاً ذهن خود را به مشکلی که میخواهید حل شود معطوف کنید.
اگر تصویرهای متعددی به ذهن آمد، یکی از آنها را انتخاب کنید تا در جلسه جاری روی آن کار کنید. اجازه دهید این تصویر ذهنی زندهتر و واضحتر شود. اگر وضوح تصویر کم و زیاد میشود، نگران نشوید.
اگر هیچ تصویری به ذهن نیامد، سعی کنید به یک حس دیگر معطوف شوید. مثلاً صدای رودخانه یا بوی گلهای وحشی در چمنزار.
اگر روشهای بالا کارساز نشد، به این فکر کنید که در حال حاضر چه احساسی دارید. عصبانی؟ خسته؟ رنگ این عصبانیت چیست؟ چه تصویرهایی را برمیانگیزد؟ از حسها برای شکل دادن به تصاویر ذهنی استفاده کنید.
هر زمان چنین میکنید، مجسم کنید که مشکل شما در انتهای جلسه کاملاً بهبود مییابد. این کار، طرح اولیه شفا را در درون ایجاد میکند که بدنتان در شفای خود از آن پیروی میکند.
در پایان جلسه، چند نفس عمیق دیگر بکشید و خود را در حال بالا رفتن از پلکان خیالی مجسم کنید، در حالی که تدریجاً به محیط خود آگاه میشوید. چشمانتان را باز کنید، بدنتان را کش و قوس دهید، لبخند بزنید و روز خود را ادامه دهید.
در آغاز، این تمرین تصویرسازی ذهنی را برای 15 تا 20 دقیقه حداقل یک بار در روز انجام دهید. با کسب مهارت بیشتر، احتمالاً خواهید توانست فقط هر بار برای چند دقیقه و چندین بار در روز انجام دهید و همان فواید را برای شما داشته باشد.
بررسیها نشان داده است که در 12 سالگی مغز نوجوانان در حساسترین حالت است و وارد شدن ضربات متعدد به سر میتواند مشکلات مغزی شدیدی برای آنها ایجاد کند. |
![]() |
مطالعات جدید نشان داده است، اگر ورزشکاران فوتبال آمریکایی ورزش خود را قبل از 12 سالگی شروع کنند، مشکلات مربوط به حافظه و تفکر پیدا میکنند. در ورزشهایی همچون فوتبال آمریکایی ضرباتی که به سر وارد میشوند اجتنابناپذیر هستند. بیشترین آسیب دیدگیهای ناحیه سر در کودکان و نوجوانان زیر 19 سال اتفاق میافتد. اینکه این ضربات در آینده چه آسیبهایی به فرد وارد میکند موضوع مورد بحث متخصصان است. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که ریکاوری آسیب دیدگی سر در کودکان بهتر از افراد بزرگسال صورت میگیرد زیرا مغز آنها هنوز در حال رشد است. نتایج تحقیقات اخیر در این زمینه در مجله تخصصی اعصاب منتشر شده است. محققان دانشگاه بوستون تلاش کردند تا درک بهتری از آسیب دیدگیهای مغزی در زمان کودکی داشته باشند. برای رسیدن به نتایج، تیم تحقیقاتی 42 ورزشکار فوتبال آمریکایی قدیمی را مورد بررسی قرار دادند. این افراد بین 40 تا 69 سال سن داشتند. این افراد حداقل برای 6 ماه مشکلات مربوط به حافظه و تفکر داشتند. در این سن بیشترین جریان خون به مغز وجود دارد و قسمتهایی از مغز مثل هیپوکامپوس که به حافظ مربوط هستند در این سن رشد میکنند. محققان دریافتند افرادی که پیش از 12 سالگی شروع به فوتبال میکنند 20 درصد در آزمایشهای مربوط به کارایی شناختی و حافظه، کارایی کمتری دارند. فوتبال بیشترین میزان آسیب دیدگی را در بین ورزشهای دیگر دارد. حدود 70 درصد از بازیکنان فوتبال در آمریکا زیر 14 سال هستند و همه کودکانی که بین 9 تا 12 سال سن دارند در هر فصل 240 ضربه به سر آنها وارد میشود. تحقیقات اخیر که در مجله "پزشکی جدید امروز" منتشر شده است نیز نشان داده است آسیب دیدگی ناحیه سر در ورزشکاران حرفهای باعث کاهش حجم مغز و کاهش سرعت پردازش اطلاعات میشود. |
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه شهرکرد معتقد است بزرگترین چالشی که ورزش کودکان را تهدید میکند، رویکرد نتیجهگرایانهای است که مسئولان و مدیران ورزشی نسبت به این رده سنی دارند.
دکتر محمد فرامرزی با اشاره به رویکرد نتیجهگرایانهتر مدیران و مسئولان ورزشی به ورزش کودکان نسبت به سایر کشورهای توسعه یافته، افزود: در کشورهای توسعه یافته تر، سازمانها و نهادهای ورزشی معمولا برنامههای بلندمدت و علمی نسبت به ورزش کودکان دارند و در اولین گام توسعه و تکامل مهارتهای حرکتی پایه را در محور برنامههای اصلی خود قرار میدهند و تحت هیچ شرایطی نگاه رقابتی به ورزش کودکان ندارند و این دیدگاهی است که کاملا با کشور ما متفاوت است. به طوری که در تمام ردههای سنی ورزش را از دیدگاه رقابتی و قهرمانی دنبال میکنند.
وی تصریح کرد: نگاه نتیجهگرایانه به ورزش جدیترین چالشی است که ورزش را در تمام ردههای سنی تهدید میکند و متاسفانه این چالش به ورزش کودکان نیز سرایت کرده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تمام متخصصان علوم ورزشی بر این باورند که ورزش کودکان قبل از رسیدن به سن بلوغ باید در قالب تفریح و لذت بردن از ورزش باشد و نباید تحت هیچ شرایطی کودکان را وارد بحث رقابت و چالش برد و باخت کرد. در حقیقت متخصصان مخالف این مساله نیستند که کودک را نباید وارد بحث رقابت کرد، بلکه می گویند در این سن باید کودک یاد بگیرد که چگونه از رقابت کردن بدون این که چالش برانگیز باشد، لذت ببرد.
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه شهرکرد، ادامه داد: در ورزش کودکان هدف از ورزش نباید برد و باخت باشد، بلکه انگیزه اصلی باید یادگیری مهارتهای بنیادی باشد، چیزی که متخصصان علوم حرکتی بر آن تاکید زیادی دارند.
وی اضافه کرد: هنوز مسئولان و مدیران ورزشی بر این باورند نرسیدهاند که ورود به بحث رقابت و برد و باخت چه آسیبهایی به ورزش کودکان میتواند از نظر جسمانی و روحی به یک ورزشکار نونهال یا نوجوان واردکند و کودک را تحت استرسهایی قرار دهد که بعضی وقتها کودک انگیزه خود را برای ادامه ورزش تا حد حرفهای از دست میدهد.
فرامرزی گفت: در کشور ما برنامههای بلند مدتی برای توسعه ورزش کودکان وجود ندارد و سلسله مراتبی که به صورت علمی برای ورزش کردن از سن شروع ورزش تا سن ورود به تمرینات تخصصی و به نقطه اوج رسیدن رعایت نمیشود و بسیاری از والدین خواسته یا ناخواسته کودکان خود را از سن هفت یا هشت سالگی وارد رشتههایی میکنند که بدون یادگیری اصولی و درست مهارتهای حرکتی پایه، وارد سن تخصصی و سپس حرفهای میشوند.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: هر رشته ورزشی یک سن خاصی برای شروع دارد. به فرض مثال وزنهبرداری ، دوومیدانی، دوهای سه گانه و دو ماراتن جزو ورزشهایی هستند که شروع آنها از سن پایه توصیه نمیشود و آسیبهای زیادی را متوجه کودک میکند. بنابراین تا زمانی که کودک از نظر رشد جسمانی و فیزیولوژیکی به اوجه عملکرد نرسد، رسیدن به حداکثر عملکرد بالا برای کودک مناسب نیست.
وی گفت: والدین باید بدانند که کودکانشان در چه مرحلهای از سن قرار دارند و چه رشتههای ورزشی مطابق با رشد و سن آنها برای شروع مناسب است. متاسفانه نتیجهگرایی در هر رده سنی در ورزش سایه انداخته و بسیاری از والدین تصور میکنند کودکان آنها باید از همان سن پایه وارد ورزش حرفهای و قهرمانی شوند و این تفکر غلطی است که سالهاست ورزش ما را تهدید میکند و به جای این که کودکان را صرف نظر از برد و باخت به سمت پیشرفت و توسعه ورزش تشویق کنند، در برابر باخت، آنها را سرکوب میکنند و همواره تحت هر شرایطی مسئولان و مدیران ورزشی انتظار موفقیت و پیروزی از آنها دارند.
فرامرزی خاطر نشان کرد: به طور مثال کشور زاپن در برخی دورهها از بازیهای آسیایی بازیکنان جوان خود را به جای بازیکنان بزرگسال راهی مسابقات فوتبال میکنند، زیرا انتظار برد از آنها ندارند بلکه، هدف کسب تجربه و آماده سازی این تیم زمانی که به سن حرفهای و اوج عملکرد میرسد، است. در حالی که ما از تمام ردههای سنی انتظار برد داریم و اگر این موفقیت حاصل نشود، به دنبال تغییر کادرفنی و زیر سوال بردن سرمربی تیم هستیم. متاسفانه این بردگرایی آفت بزرگی است که ورزش ما را از رده پایین تا بزرگسال تهدید میکند و اجازه رشد و پیشرفت را از ورزش گرفته است.
وی در پایان تاکید کرد: ورزشهایی همچون دو استقامت، وزنهبرداری، کشتی و ورزشهای سه گانه که فشار جسمانی و فیزیولوژیکی سنگینی را بر بدن وارد میکند، شروع سن رقابت در این ورزشها در سنین بالاتری قرار دارد. زیرا کودک از نظر رشد جسمانی، روانی و فیزیولوژیکی هنوز به تکامل لازم نرسیده و نباید انتظار عملکرد مثبت از کودک در این رشتهها داشته باشیم. امیدواریم با نگاه تحصصیتر و در نظر گرفتن دیدگاههای کارشناسی در برنامهریزی ورزش پایه کشور شاهد توسعه پایدار ورزش قهرمانی و حرفهای باشیم.
نوع نگرش و برخورد ما با مسائل می تواند تعدیل کننده هیجانات، استرس ها و قضاوت های مادرمورد اتفاقات و حوادث با نوع برخوردمان با دیگران باشد.
دراینجا به مواردی اشاره می کنیم که انجام آن می تواند سطح آگاهی را عمیق تر و نوع نگرش ما را نسبت به رویدادها و حوادث تغییر دهد ، به نحوی که آرامش و فضای سالم برای خود و دیگران فراهم اوریم.
هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنیم
این مقایسه غیرمنطقی و غیر عادلانه است و به جایی نمی رسد مگر تضعیف عزت نفس ما. هر یک از ما عوامل وراثتی، شرایط اجتماعی و دوران کودکی متفاوتی دارد. مهارت های تحصیلی و تجربه زندگی هر شخص با دیگری تفاوت دارد. بنابراین چگونه می شود مقایسه ای واقعی بین خود و دیگری انجام دهید؟ هر روز کارهایی می کنیم که شاید کم اهمیت به نظر برسد، اما در واقع بسیار اهمیت دارند مشکلاتی که بر آنها چیره می شویم، چالش هایی که با آنها روبه رو می شویم، کارها و رفتار محبت آمیزی که با دیگران داریم، شیوه ارتباط اجتماعی با دیگران و... انباشت روزانه این کارهای کوچک است که در نهایت ما را به شکل آنچه هستیم، درمی آورد. یک حسن جویی راستین و سالم از خود، در ما توانایی رشد را آزاد کرده و به ما انگیزه تغییر و رشد می دهد.
چرا مقایسه کردن درست نیست؟
اگر می.خواهید دست از مقایسه کردن بردارید، باید ابتدا به این موضوع یقین کنید و اعتراف کنید که مقایسه کردن کردن اساسا کار درستی نیست. مقایسه کردن غلط است چون همیشه کسانی بهتر از شما یا در موقعیت و شرایط بهتر از شما وجود دارند. بنا براین شما تا دست از مقایسه کردن بر ندارید و نپذیرید که موقعیت شما در زندگی به شرایط و موقعیت هیچ کس دیگر ربط ندارد، از زندگی راضی نمی شوید.
وقتی پیوسته در حال مقایسه کردن باشید،باعث می شود نسبت به کسانی که از شما موفق ترند یا شرایط بهتری دارند،خصمانه برخورد کنید.وقتی در مورد دیگران پیش داوری می کنید و بر اساس برداشت های خود آنها را از خود موفق تر می بینید،در واقع این موقعیت را فراهم می کنید که آنها از شما موفق تر باشند.
و اگر شما از آن دسته افرادی هستید که بر اساس عادت خود را با دیگران مقایسه می کنید،بدانید که این عادت مقایسه،احساس ناامنی با خود به همراه دارد. چون شما احساس ناامنی می کنید گاهی فکر می کنید باید درارتباط با دیگران فضایل و کمالات خود را به رخ آنها بکشید. کسانی که هر آنچه را که انجام داده اند، هر کجا که رفته اند، هر چه که دارند را به رخ دیگران می کشند چندان شخصیت های دوست داشتنی ندارند و نمی توانند افراد زیادی را جذب کنند.
قدر موهبت سلامتی را بدانید
یکی از مسئولیت های ما نسبت به خود، تلاش در جهت رسیدن به وضعیت سلامتی است. سلامتی یک انتخاب است، یک شیوه زندگی است. سلامتی در واقع هماهنگی بدن، ذهن و روح می باشد. سلامتی یک نگرش و حالت مثبت ذهن است. ارزش قائل شدن برای خویشتن، برای دیگران و برای محیط زیست است. باید بگویید من مسئولیت سلامتی خودم را به عهده می گیرم. می توانم با بدنم بیشتر دوست باشم و این کار را از راه آموختن احترام به این جنبه و خودم و مراقبت مهرآمیز از آن انجام دهم. می توانم از بیگانگی از بدنم که ریشه در ناهماهنگی برنامه ریزی ذهنی دارد، رها شوم و در مورد خود دوباره برنامه ریزی کنم. یاد بگیرم که به جای چسبیدن به تصویر منفی ناتوانایی ها، ضعف ها، شکایت ها و ... به شیوه مثبت بر امور چیزهای بی شماری که برای خود داریم، تمرکز کنیم.
برای خودتان وقت بگذارید
ما نیاز داریم که در زمان هایی خود را رها کنیم. بیشتر اوقات ما بدون این که دلیل آن را درک کنیم، آشفته هستیم. حتی هنگامی که به خواب می رویم. جسم و ذهن مان آسوده نیست، چرا که ما تنش های روز را با خود حمل می کنیم و از این رو خواب راحتی نداریم، صبح روز بعد با احساس خستگی و سستی بیدار می شویم و احساس شادابی و توانایی روبه رو شدن با چالش های یک روز تازه را نداریم. این وضعیت روز به روز ادامه می یابد و تنش ها هم انباشته می شود تا سرانجام خود را به شکل بیماری های فیزیکی بروز می دهد. از این رو نگران کارها نباشید، خداوند فاعل یکتا است. اگر اراده و خواست خدا این است، پس بگذارید کارهای او از طریق شما انجام پذیرد. پس آرام باشید به او تکیه کنید و بگذارید هر نفسی که برمی آورید، پیشکشی به او باشد.
نگرش مثبت را در اولویت قرار دهید
سعی کنید منظور خود و آنچه را می خواهید یا نمی خواهید به نحوی مثبت بیان کنید و نه به شیوه ای منفی، مثلا در عوض مبارزه با چاقی یا لاغر کردن تصویر ذهنی آنچه می خواهید باشید (مثلا شخصی با اندام موزون) ایجاد کنید یا درعوض سعی برای ترک سیگار، خود را یک انسان آزاد از دود مجسم کنید. هر روز با خود تامل کنید که ذهن خود را بیشتر در چه راهی به کار می گیرید؟ اغلب آنچه موجب تیرگی روابط اجتماعی می شود و مساله می آفریند، این است که طرف ذهن خود را بر معایب و کاستی های دیگری متمرکز می کند. اگر نسبت به شخصی خشمگین می شوید، ذهن خود را بر صفاتی از او که می پسندید، متمرکز کنید و بگذارید طرف مقابل همان چیزی باشد که هست. همین پدیده در مورد روابط با کودکان نیز درست است. همیشه مچ آنها را هنگام انجام کار غلط نگیرید. گاهی به آنها در حال انجام کارهای درست توجه کنید و تحسین و تشویق نمایید.
گذشت و رحمت را فراموش نکنید
زندگی عبارت است از یک سلسله رویدادهای ساخته و پرداخته ای که ما خود آنها را آفریده و به آن چسبیده ایم به کینه های کهنه و قدیمی، قضاوت های عجولانه خود می چسبیم و عادت به سرزنش دیگران داریم. در مورد احساس خشم از رفتار دیگران نسبت به خود، هرچند رفتار آنها بد باشد لازم است بیاموزیم که مساله را از دیدگاه دیگری ارزشیابی کنیم. آنها تحت شرایط زندگی خود همان کاری را کردند که به قولی، به عقل شان رسیده است. اگر از رفتار آنها کینه به دل گرفته ایم. این چیزی است که ما خود انتخاب کرده، دردل جا داده ایم و به اطراف حمل نموده و همان چیز را به جهان خارج منعکس می کنیم. گذشت و رحمت به معنی رفع سوءتفاهم و اصلاح برداشت اشتباه آمیز است. هنگامی که کسی را به لحاظ زیانی که ممکن است به ما رسانده باشد می بخشیم، در واقع به او می گوییم:« من دیگر به شما اجازه نمی دهم که هویت یا پندار و کردار مرا در آینده کنترل کنی.» هنگامی که به مساله دقیق می شویم، خواهیم دید که در واقع ما چیزی یا کسی را نمی بخشیم، بلکه تنها تصمیم می گیریم که چگونه با رفتار دیگران برخورد کنیم. هنگامی که تصمیم به سرزنش گرفتیم، در واقع به دیگران اجازه داده ایم که به ما صدمه بزنند. می توان گفت گذشت و رحمت والاترین پیروزی انسان است، زیرا روشن بینی واقعی را عمل متجلی می سازد و به این دلیل است که پیشوایان و آموزگاران بزرگ معنوی و اخلاق، توانایی آدمی در گذشت و رحمت را یک اصل آموزنده و چراغ راهنما در راه زندگی می دانند.
طبق مطالعات منتشر شده در مجله "فیزیولوژی، عضلانی" زنان نیاز به مصرف میزان اکسیژن بیشتری دارند تا مردان.
محققان دریافتند در ورزشهایی که شدت زیادی دارند، عضلات مربوط به تنفس در زنان میزان اکسیژن بیشتری مصرف میکنند تا در مردان. این بدین معنا است که زنان برای نفس کشیدن انرژی بیشتری مصرف میکنند، زیرا قسمت اعظم اکسیژن بدن آنها صرف تنفس میشود.
در این مطالعات محققان میزان مصرف اکسیژن به هنگام ورزش را در زنان و مردان با یکدیگر مقایسه کردند.
مدیر این تحقیقات از دانشگاه بریتیش کلمبیا گفت: به هنگام ورزش ما باید اغلب نفس بکشیم و عضلات مربوط به تنفس باید سختتر کار کنند و بیشتر انرژی مصرف کنند. یافتههای ما مهم هستند، زیرا نشان میدهند که نیاز به تنفس و دریافت اکسیژن در ورزش در زنان جوان سالم بیشتر از مردان است. ما می دانیم که مانند دیگر ماهیچههای بدن، ماهیچههای مربوط به تنفس نیز نیاز به جریان خون کافی برای تامین اکسیژن لازم دارند. یافتههای ما نشان میدهد که اگر زنان اکسیژن بیشتری دریافت کنند به هنگام ورزش شدید بیشترین جریان خون به ماهیچههای تنفسی آنها میرسد. بنابراین کارایی فیزیکی آنها کمتر میشود زیرا خون کمتری به پاهای آنها میرسد.
مطالعات بیشتر لازم است تا بررسی شود که آیا مصرف اکسیژن بیشتر بر خستگی اسکلت عضلانی و کارایی قلبی تاثیر دارد یا خیر این مساله میتواند حتی بر بیماریهای ریوی نیز تاثیرگذار باشد.
گفت وگو با سجاد نیک پرست قهرمان پرتاب نیزه پارالمپیک لندن
این روزها برای کارگران سختکوش و زحمتکشی که در شهرهای بندری جنوب کیسه های سنگین را در کشتی های باری به دوش می گیرند و تا اسکله می آورند، بهترین روزهای سال است…
در پاییز و زمستان فقط بار سنگین کیسه ها را تحمل می کنند و گرما و رطوبت هوا جان به لبشان نمی رساند. روزی که سجاد نیک پرست با اکراه روی سکو رفت تا مدال نقره پارالمپیک را به گردنش بیاویزند، کمتر کسی می دانست او یکی از کارگران اسکله های جنوبی ایران بوده است. چه کسی می توانست تصور کند کسی که پرچم ایران را در ورزشگاه ۸۰ هزارنفری لندن بالا برده، هنوز از درد کیسه های سنگینی که جابجا می کرده خلاص نشده است. شاید خودش هم آن روزهایی که کارگر گمرک بود تصور نمی کرد روزی به بلندترین قله های ورزشی دنیا برسد. اما یکی از عصرهای خستگی که دریا سنگ صبورش شده بود، دست دوستی بر شانه اش نشست و مسیر زندگی اش را کاملا تغییر داد. سجاد نیک پرست که ضعف عصب چشم باعث شده روز به روز بینایی اش کم شود، کسی که از کارگری در اسکله های جنوب به قهرمانی پرتاب نیزه پارالمپیک لندن رسیده است، از دوستی، ورزش و زندگی می گوید.
سجاد نیک پرست که متولد استان بوشهر است، چطور سر از خراسان و مشهد درآورد؟
داشتن فکری آزادتر
مرکز پزشکی دانشگاه دوک (Duke) دریافته است که یک پیاده روی تند ۳۰ دقیقه ای، سه مرتبه در هفته به اندازه داروهای ضدافسردگی برای تسکین علائم افسردگی های حاد در سنین مختلف موثر است.
تحقیقی که سال گذشته در آرشیو اینترنال مدیسین (Internal Medicine) به چاپ رسید نشان داد که زنانی که به طور منظم پیاده روی دارند، کمتر در معرض ابتلا به از دست رفتن حافظه و سایر زوال های ذهنی قرار دارند.
براساس آکادمی جراحان ارتوپد در امریکا، پیاده روی به شما برای داشتن یک دیدگاه مثبت به زندگی کمک کرده و باعث می شود جوان تر به نظر برسید.
پیاده روی جریان خون را در مغز افزایش می دهد. در تحقیق که در سال ۱۹۹۹ روی افراد بالاتر از ۶۰ سال انجام گرفت، مشخص شد که ۴۵ دقیقه پیاده روی در روز مهارت فکر کردن را در آنها افزایش می دهد.
کلینیک مایو (Mayo Clinic) نیز شواهدی دارد که نشان می دهد ورزش پیاده روی تاثیر مثبتی بر سطح برخی انتقال دهنده های عصبی که تقویت کننده روحیه هستند در مغز دارد. ورزش همچنین تولید اندورفین را افزایش داده، فشار داخل عضلات را کم کرده، برای داشتن خوابی بهتر به شما کمک کرده و سطح کورتیزول هورمون استرس را نیز کاهش می دهد.
داشتن بدنی زیباتر و سالمتر
۱.۶ کیلومتر پیاده روی در روز ۱۰۰ کالری می سوزاند. در سال می توانید بدون ایجاد تغییر در عادات غذاییتان تا ۵ کیلو وزن کم کنید.
متخصصین بر این عقیده اند که ۶۰۰۰ قدم پیاده روی در روز سلامت شما را ارتقاء داده و ۱۰،۰۰۰ قدم موجب کاهش وزنتان می شود.
دانشگاه تنسی در یک تحقیق که در آن از گام شمار استفاده شد مشخص کرد که زنانی که بیش از ۱۰،۰۰۰ قدم در روز راه می روند، تا ۴۰% از درصد چربی پایین تری برخوردار بوده و کمر و لگنشان نسبت به آنهایی که به طور متوسط کمتر از ۶۰۰۰ قدم راه می روند ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر باریک تر است.
اگر فقط ۲۰۰۰ قدم پیاده روی در روز به فعالیت های روزمره تان اضافه کنید، هیچوقت دچار افزایش وزن نخواهید شد. تحقیقات دکتر جیمز او. هیل (Dr. James O. Hill) در مرکز تغذیه انسانی دانشگاه کولورادو این را تایید می کند.
تحقیقی که اخیراً در دانشگاه هاروارد انجام گرفت نشان داد که راه رفتن با سرعت متوسط به مدت ۳ ساعت در هفتهیا ۳۰ دقیقه در روزمی تواند احتمال بیماری های قلبی را تا ۴۰% در زنان کاهش دهد.
مجله انجمن پزشکی امریکا مشخص کرد که زنانی که در سنین ۳۰ تا ۵۰ سالگی خود پیاده روی می کنند، احتمال ابتلا به سرطان سینه را در خود کاهش می دهند.
براساس یک تحقیق، اگر پیاده روی منظم داشته باشید (۳ باز در هفته یا بیشتر به مدت نیم ساعت یا بیشتر) به طور متوسط حدود ۶۰۰ هزار تومان در سال برای هزینه های پزشکی صرفه جویی خواهید کرد.
داشتن سیاره ای سبزتر
اگر هر هفته فقط ۱۵ کیلومتر از رانندگی خود کم کنید، ۲۳۰ کیلوگرم دی اکسید کربن کمتری در سال وارد هوا خواهد شد.
تحقیق حمل ونقل شخصی در سال ۱۹۹۵ مشخص کرد که تقریباً ۴۰% از اکثر سفرهای داخل شهری با اتومبیل کمتر از ۳ کیلومتر است که برابر با ۱۰ دقیقه راندن دوچرخه یا کمتر از ۴۰ دقیقه پیاده روی است.
هزینه کار کردن یک اتومبیل در سال تقریباً ۲ میلیون تومان می باشد. هزینه کار کردن یک دوچرخه در سال فقط ۵۰ هزار تومان است.
انگیزه بگیرید
یک بلوک شهری برابر با ۲۰۰ قدم است.
یک مایل (۶/۱ کیلومتر) برابر با ۲۰۰۰ قدم یا حدود ۲۰ دقیقه پیاده روی است.
در زندگی شما چیزی در حدود ۶۵،۰۰۰ مایل (۱۰۴۶۰۷.۷۵ کیلومتر) راه می رویدبرابر با سه مرتبه راه رفتن دور کره زمین!
در یک تحقیق مشخص شد که مردها به طور متوسط ۱۸،۴۲۵ قدم و زنان ۱۴،۱۹۶ قدم در روز راه می روند.
هر ورزشی که انجام می دهیم بدن در حین ورزش بطور قابل توجهی از حالت نرمال خود خارج شده و به سطح بالاتری از فعالیت داخل می شود. گرم کردن و سردکردن بدن عامل ارتباط دهنده ، حالت نرمال بدن ، و حالت فعال بدن هستند. شکی نیست که این امر به اجرای بهتر ورزشی که می خواهید انجام دهید و تسریع بازگشت از حالت فعال به حالت نرمال بدن بسیار کمک می کند.
هر ورزشی که انجام می دهیم بدن در حین ورزش بطور قابل توجهی از حالت نرمال خود خارج شده و به سطح بالاتری از فعالیت داخل می شود. گرم کردن و سردکردن بدن عامل ارتباط دهنده ، حالت نرمال بدن ، و حالت فعال بدن هستند. شکی نیست که این امر به اجرای بهتر ورزشی که می خواهید انجام دهید و تسریع بازگشت از حالت فعال به حالت نرمال بدن بسیار کمک می کند.
گرم کردن
یکی از تصورات غلط در ورزش آن است که کشش و انجام تمرینات کششی معادل گرم کردن می باشد ، کشش بخش خیلی مهمی از فرایند گرم کردن پیش از ورزش است اما معادل گرم کردن نمی باشد .
سن فقط یک عدد است و خب! اگر درباره این نظریه دچار تردید هستید و آن را منحصر به افرادی می دانید که از بالارفتن سن خود در هراس هستند بهتر است این مطلب را تا انتها دنبال کنید تا شما هم مطمئن شوید سن فقط یک عدد است. در این متن درباره زندگی زنان سالخورده ای می خوانید که روی پیری را حسابی کم کرده اند. برای این خانم های سالخورده زندگی یک ماجراجویی لذت بخش است!…
دورتی شجاع ۱۰۲ ساله!
دورتی کاستر، ۱۰۲ ساله است. این خانم که از قرار معلوم برای بهره مندی از یک زندگی هیجان انگیز زیادی پیر به نظر می رسد با دید کاملا متفاوتی زندگی را نگاه می کند که البته به تبع همین تفاوت است که در این فهرست جا خوش کرده. شاید غیرقابل باور باشد و چه بسا در نگاه برخی یک دیوانگی محض اما این یک واقعیت است که دورتی در تولد ۱۰۲ سالگی خود تصمیم گرفت پرش با چتر را از بالای یک پل ۵۵۰ متری ، تجربه کند. دورتی پرید و سالم هم روی زمین فرود آمد. این پیرزن خارق العاده و بسیار شجاع نظر جالبی درباره زندگی دارد.
«در طول زندگی تان فقط زنده بودن را باور کنید و به آن عشق بورزید.»
از قرار معلوم فیل سواری در این سن و سال از دیگر تفریحات دورتی است که هرگز حاضر نیست آن را ترک کند.
فلو ، ۷۹ ساله و البته ورزشکار
فلو میلر ۷۹ ساله که سابقا یک تنیس باز حرفه ای بود حتی با عبور سال ها و بالا رفتن سن هم ورزش را کنار نگذاشت. در ۶۰ سالگی وارد عرصه دو و میدانی شد و در ۶۵ سالگی پرتاب با نیزه را برای اولین بار تجربه کرد.
۱۰ سال بعد از این تاریخ فلو میلر با ۱۳ بار سابقه شرکت در مسابقه های ملی همه را شگفت زده کرده بود. البته نباید فراموش کرد این بانوی ۷۹ ساله با برخورداری از ۱۵ رکورد جهانی و ۱۲ رکورد ایالات متحده بین بانوان همسن و البته هم گروه خود، توجه همگان را به خود جلب کرد. فلو در حال حاضر در رشته پرتاب وزنه ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر رکورددار است. پرش ارتفاع، پرش طولی، پرش سه مرحله ای، پرتاب دیسک و پرتاب چکش و پرتاب نیزه، همگی رشته هایی دیگر از دو ومیدانی هستند که فلو میلر در آنها صاحب رکورد است. شما چند مادربزرگ را می شناسید که با این همه و مدال و انبوهی رکورد نوه های خود را به ورزش در هر سن و سالی ترغیب کنند؟ یک نمونه کمیاب آنها همین فلو میلر ۷۹ ساله است. نکته جالب تر اینکه او همچنان قصد بازنشستگی ندارد و معتقد است هنوز وقت زیادی برای ثبت رکوردهای جدید پیش رو دارد.
هریت ۹۱ ساله ، یک حامی واقعی
هریت لیک تمام وقت خود را در زندگی صرف امور خیریه می کند. او در سن ۹۱ سالگی با جدیت بیشتر تمام وقت خود را صرف حمایت از افراد بی بضاعت می کند و شاید از همین روست که سالانه معادل ۲۰۰ چک برای خیریه ها می نویسد. در واقع هریت سالانه میلیون ها دلار از ثروت شخصی اش را خرج امور خیریه می کند و به همین دلیل به عنوان یکی از خیرین سرشناس شناخته شده است. در حال حاضر بیش از ۲۰ ساختمان و پارک در مرکز فلوریدا به نام او ثبت شده است.
شاید برایتان جالب باشد بدانید اگر هریت وقت آزادی برای خودش پیدا کند آن را صرف جمع آوری لباس خواهد کرد. در واقع هریت در زمینه لباس یک کلکسیونر است و علاقه اش را به این موضوع پنهان نمی کند: «اصلا نمی توانم در مقابل لباس های زیبا از خودم مقاومت نشان بدهم.» تعداد لباس های هریت آنقدر زیاد است که او برای نگهداری از کلکسیون خود ۳ تا از گاراژهایش را با مساحت های بسیار زیاد به این امر اختصاص داده است. با این وجود معتقد است این کلکسیون در زندگی اش یکی از کوچک ترین تفریحاتی است که موجبات رضایت او را فراهم می کند چه اینکه همه وقت خود را برای امور خیریه خرج خواهد کرد.
مارتای ۱۰۱ ساله ، ستاره اپرا
این صدای آشنای اپرا، بارها به گوش علاقه مندان این سبک از آواز خورده است. درخشش این صدا اما در بیش از ۴۰ فیلم و البته به زبان های مختلف گواهی است بر این ادعا. مارتا اگرت ، خواننده معروف اپرا همچنان و در سن ۱۰۱ سالگی به حرفه اش مشغول است و برنامه هایش را به نحو احسن اجرا می کند. چه کسی می تواند باور کند یک خواننده زن اپرا با صدایی رسا همچنان توجهات را به خود معطوف کند؟ شاید عجیب باشد اما واقعی است.
مارتا همچنین درباره سن و سالش می گوید: «مردم از من می پرسند ۱۰۰ سالگی چطور است؟!» و من هم به آنها جواب می دهم: «من نمی دانم و البته هیچ مصداقی هم برای توصیفش پیدا نمی کنم. در واقع باید وقتی ۲۰۰ ساله شدم از من بپرسید آیا ۲۰۰ سالگی هم مانند ۱۰۰ سالگی است؟ و خب، آن موقع است که می توانم سوال شما را جواب بدهم!»
برنیک ۹۲ ساله ، یک یوگاکار حرفه ای
هیچ یک از شاگردان کلاس یوگا نمی تواند آنچه را که برنیک بیتس ۹۲ ساله در قالب تمرین های یوگا انجام می دهد، تکرار کنند. پیچش هایی که در بدن او دیده می شود در کنار خم شدن های باور نکردنی و بدن انعطاف پذیرش که همه تمرین های یوگا را به بهترین نحو ممکن ارائه می دهد از این خانم سالخورده ۹۲ ساله یک یوگاکار به معنای واقعی کلمه ساخته است.
نکته جالب توجه اینجاست که برنیک در سال ۱۹۶۰ یادگیری یوگا را به تنهایی آغاز کرد و البته آنقدر در این ورزش پیشرفت کرد که حالا در کتاب گینس نام خود را به عنوان پیرترین رکورددار یوگای جهان نام خود را ثبت کرده است.
او این روزها در حالی که به شاگردانش آموزش یوگا می دهد همواره یک جمله را برای آنها تکرار می کند که می توانند همیشه با پیروی از یک فلسفه مشخص ۱۰ سال جوان تر و شاداب تر از خودشان باشند: «مادامی که زنده هستید هرگز برای اینکه بدن خود را دوست داشته باشید و از آن مراقبت کنید خیلی دیر نخواهد بود.»
نکته
آخرین نظریه او درباره زندگی در یکی دو جمله کوتاه خلاصه می شود:
هرگز درباره سن فکر نکرده ام. فقط زندگی را ادامه داده ام و سعی کرده ام اوقات خوشی داشته باشم.
نکته
نظر فلو میلر را درباره زندگی بخوانید:
همیشه می گویم هیچ وقت دیر نیست. اگر من در ۶۰ سالگی سراغ دو و میدانی رفتم پس هر کسی می تواند در ۵۰ سالگی سراغ هر ورزشی که دوست دارد برود.
نکته
اگرچه هریت یک کلکسیونر لباس است اما نظر جالب توجهی در همین مورد دارد: «یک لباس مشکی ساده که از مغازه می خریم می تواند ما را هر جایی ببرد و همه کارهایمان را راه بیندازد!»
نکته
راز مارتا را از قول خودش بخوانید: «من هرگز تسلیم نشده ام. صدایم را حفظ کرده ام. همانطور که همه می گویند آن را زنده نگه داشته ام.»
نکته
تفسیر برنیک بیتس ۹۲ ساله درباره زندگی جالب و خواندنی است:
«ما تنها موجودات زنده روی کره زمین هستیم که با استفاده از اجزای بدن خود می توانیم فکر کنیم، کارهایمان را پیش ببریم، گریه کنیم و حرف بزنیم. باید مراقب بدن خود باشیم.)
ترجمه: صنم بیاناتی
مردم بعضی از کشورها مسابقات ورزشی خاصی را برگزار میکنند که شاید در نگاه اول، خنده دار به نظر برسد.
هرجا صحبت از ورزش می شود، اغلب مردم تصور می کنند که منظور ورزش های پرطرفداری همچون فوتبال، تنیس، گلف، شنا، والیبال و غیره است اما در دنیا ورزش هایی وجود دارند که گاهی با تلفیق سایر ورزش ها به وجود آمده اند و گاهی خودشان به تنهایی ورزش جدیدی به حساب می آیند. این ورزش ها اغلب عجیب و غریبند. از زیرآبی در لجن تا شطرنج با قوانین بوکس همه از عجیب ترین ورزش هایی است که تا به حال ابداع شده اند و جالب تر از آن انسان هایی هستند که این ورزش ها را قلبا دوست دارند.
به گزارش سایت امداد قهرمانان (sos champion) و به نقل از خبرآنلاین ، ورزش یا ورزش ها، می توانند بر اساس نوع، طبیعت، تعداد شرکت کنندگان و بسیاری از جنبه های دیگر طبقه بندی شوند. در این مطلب به ورزش های می پردازیم که عجیب به نظر می رسند و توسط مردم منطقه ای خاص انجام می شوند.
شطرنج – بوکس: این ورزش بیشتر در آلمان انجام می شود و از ترکیب ۶ دور شطرنج مابین ۵ راند بوکس تشکیل شده است. شرکت کننده می تواند یا در شطرنج، طرف مقابلش را کیش و مات کند و یا او را در رینگ ناک اوت کند. این ورزش داور هم دارد. با توجه به اینکه ممکن است مدت شطرنج برای هر حرکت طولانی شود، در وقت تعیین شده اگر شما بتوانید در شطرنج طرف مقابل را آچمز هم کنید، برنده محسوب می شوید. به علاوه در صورت تمام شدن زمان ۵ دور بوکس، نفری برنده اعلام می شود که امتیاز بیشتری دارد.
کول کردن همسر: این ورزش توسط فنلاندی ها ایجاد شد. کافی است شما در حالی که همسر خود را کول کرده اید، سریع تر از همه از خط پایان بگذرید. قانون خاصی در مورد وزن همسر وجود ندارد. برنده رقابت کسی است که در کوتاه ترین زمان از موانع بین راه بگذرد و به خط پایان برسد. معمولا مسیر این مسابقه ۲۵۰متر است و زنانی که در رقابت حمل می شوند باید بالای ۱۶سال باشند. موانع مسابقه هم شامل برکه گل آلود، استخر کم عمق و مسیر سنگلاخی می شود.
راگبی زیر آب: یک بازی جذاب که در یک استخر شنا به عمق ۴ متر انجام می شود. هر تیم آن شامل ۱۱ بازیکن است که سعی می کنند توپ سنگین را به دروازه طرف مقابل بزنند. هر دروازه در ته استخر نصب شده است. این ورزش یک بازی هیجان انگیز است و هیچ قانون خاصی به جز قانون جاذبه بر آن حکم نمی راند.
غواصی در لجن: از جمله کثیف ترین ورزش هایی که در ولز و بخش هایی از انگلیس برگزار می شود، زیرآبی رفتن در لجن است. این سرگرمی عجیب به طور رسمی به عنوان ورزش شناخته می شود و اتفاقا پرطرفدار هم هست. شرکت کننده گان باید مسیر ۴۰ متری را در یک رودخانه پر از گل و لای به صورت رفت و برگشت زیرآبی بروند. رکورددار این مسابقه هم فلیپ جان است که کل مسیر را در یک دقیقه و ۳۵ ثانیه به پایان رسانده است. شرکت کنندگان مجهز به لوله تنفس در زیر آب و کفش غواصی هستند و نمی توانند از شناهای مرسوم استفاده کنند.
دنبال کردن پنیر: غلتاندن پنیر ورزش خطرناکی است که با قدمت صدها ساله در انگلیس و بر روی تپه انجام می شود؛ به این ترتیب که یک حلقه پنیر به وزن ۵٫۲ کیلوگرم از تپه ای با شیب تند به پایین غلتانده می شود و شرکت کنندگان برای گرفتنش با هم رقابت می کنند. البته این مسابقه تلفات هم دارد. هرسال دست و پاهای زیادی در جریان این مسابقه شکسته می شود.
بزکِشی: این سرگرمی ورزش ملی افغانستان و قرقیزستان محسوب می شود. شرکت کنندگان سوار بر اسب با استفاده از دست لاشه یک بز یا گوسفند را از دروازه حریف می گذرانند. این ورزش نیازمند قدرت بدنی بالایی است و هر کسی نمی تواند در این شرایط بازی کند؛ چرا که ممکن است کار به خشونت هم کشیده شود. هر بار که لاشه از دروازه تیم مقابل عبور کند، یک امتیاز به حساب می آید و در پایان هرکس که امتیاز بیشتری به دست آورده باشد، برنده اعلام می شود.
هاکی با یک چرخ: همانطور که هاکی روی یخ ورزش سخت و سنگینی به حساب می آید، هاکی با یک چرخ هم به دلیل سختی حفظ تعادل روی یک چرخ باید سخت باشد. این بازی با همان قوانین قدیمی هاکی روی یخ انجام می شود اما به جای کفش مخصوص هاکی روی یخ و زمین بازی یخ زده، باید از تک چرخ هایی استفاده کنید که در یک سالن معمولی رانده می شوند. این ورزش ابتدا در آلمان و انگلیس رواج پیدا کرد و پس از آن هم به آمریکا سرایت کرد. در آلمان لیگی با همین نام برگزار می شود و بازیکنان مشتاقی را می توانید پیدا کنید که از صبح تا غروب روی چرخ های خود به تمرین مشغولند.
ماراتن انسان و اسب: این ورزش در ولز انجام می شود و هدف از آن رقابت انسان با اسب هایی است که در کنارشان می دوند. طول زمین مسابقه ۳۵کیلومتر است و درضمن هموار نیست. در طول مسیر پستی و بلندی هایی وجود دارد که تحمل انسان و استقامت اسب برای گذر از آن مهم است. بخشی از مسابقه عبور از منطقه ای جنگلی است که انسان می تواند از لابلای درختان عبور کند اما اسب باید آن را دور بزند.
پرتاب نخود: یکی از شیطنت های دوران کودکی همه ما پرتاب گلوله های کاغذی با استفاده از لوله خودکار بود. به نظر می رسد این سرگرمی محدود به کشور خاصی نیست و هر ساله تعداد بسیار زیادی از مردم برای شرکت درمسابقه پرتاب نخود ثبت نام می کنند. هر شخصی که بتواند نخود را تا آنجاییکه می تواند دور پرتاب کند، برنده این مسابقه خواهد بود. این مسابقه گرچه ساده به نظر می رسد اما تجهیزات خاصی دارد.
کشتی شست پا: کانادایی ها ورزش خاصی به نام کشتی شست پا ابداع کرده اند. این مسابقه از دهه ۷۰ آغاز شده و همچنان ادامه دارد. یکی از قهرمانان این رشته در جریان این ورزش عجیب ۵ بار شست پایش شکسته است.
فوتبال در لجن: یکی از معروفترین مسابقات غیرمعمولی که در کشور فنلاند برگزار می شود، فوتبال در گودالی پر از لجن و گل و لای است. لازم به ذکر است که تنها فنلاندی ها در این مسابقه شرکت نمی کنند و تیم های مختلفی از سراسر دنیا در این رویداد عجیب نام نویسی می کنند. مدت زمان این مسابقه ۵۰ دقیقه است.
لیگ سنگ کاغذ قیچی: یکی از نوستالژی های دوران کودکی ما بازی معروف سنگ کاغذ قیچی است. جالب است بدانید که این بازی از سال ۲۰۰۶ ورزشی رسمی در آمریکا به شمار می آید و لیگی به نام لیگ سنگ کاغذ قیچی دارند. شرکت کننده ها طی دو تا سه روز با یکدیگر رقابت می کنند و در نهایت برنده، جایزه ۵۰ هزار دلاری را با خود به خانه می برد.
پرتاب گوشی: یکی از تفریحات جالب در فنلاند پرتاب گوشی های قدیمی و از کار افتاده به دورترین مسافت ممکن است. این مسابقهی جهانی که ماه اوت هرسال برگزار میشود، به دنبال آن است که بدترین مارک گوشی تلفن همراه که شکایت و اعتراض کاربران را بلند کرده است، پیدا کند. این مسابقه هیجان انگیز نخستین بار در سال ۲۰۰۰ و در کنار یکی از دفاتر شرکت نوکیا برگزار شد.