تعریف جهانی اکوتوریسم: تعریف اکوتوریسم از منظر انجمن جهانی اکوتوریسم در سال 1991 میلادی: اکوتوریسم سفری است مسؤولانه به مناطق طبیعی، که موجب حفظ محیط زیست و بهبود زندگی مردم محلی گردد. اما چند سال بعد در 1996 میلادی. اتحادیهی جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی با بسط تعریف بالا، اکوتوریسم را چنین تعریف کرد: اکوتوریسم یک سفر و بازدید زیست محیطی مسؤولانه از مناطق طبیعی بکر است که به منظور لذت بردن از طبیعت و درک مواهب آن و ویژگی های فرهنگی مرتبط با آن انجام می شود، به طوری که باعث ترویج حفاظت گردد و اثرات منفی بسیار کمی از جانب بازدید کنندگان بر محیط به جای گذارد و شرایطی را برای اشتغال و بهره مندی اقتصادی و اجتماعی مردم محلی (بومی) فراهم کند.
اکوتوریستها (بومگردان) چه کسانی هستند؟
اکوتوریست ها افرادی هستند که از مرحله علاقه ساده به طبیعت فراتر رفته و پا در عرصه شناخت رازها و زیباییهای عمیق آن میگذارند. یک اکوتوریست، خود را نسبت به مراقبت از طبیعت و احترام به فرهنگ بومی مسؤول میداند و به این مسئولیت پایبند است. بنابراین هر کس که به هر طریقی به طبیعت سفر می کند، الزامآ یک اکوتوریست به حساب نمیآید.
جایگاه اکوتوریسم در بازار توریسم (گردشگری)
از مقایسهی ابعاد گردشگری در شاخهی اکوتوریسم با سایر زمینههای گردشگری، درمییابیم در حالیکه سایر شاخهها به توریسم انبوه، شرکتها، آژانسها و هتلهای بزرگ میاندیشند، فعالان شاخه اکوتوریسم (بومگردی) به ندرت با گروههایی بیش از 30 نفر برای هر برنامه سروکار دارند و نیز از طریق شرکتهای کوچک و استفاده از راهنمایان محلی و امکانات محدود در محیط های طبیعی فعالیت می کند. بنابراین یکی از مهم ترین اصول برای اکوتوریسم و اکوتوریستها این است که: «رد پا» باید تنها اثری باشد که از اکوتوریسم در طبیعت به جا گذاشته می شود و عکسها و خاطرات سفر نیز تنها یادگاریهایی باشند که از طبیعت نزد اکوتوریستها (بومگردان) باقی میماند.
نمونههایی از قوانین اخلاقی صنعت اکو توریسم:
• برای حفظ و ارتقای یکپارچگی طبیعی مکان های مورد بازدید تلاش کنید.
• به حساسیت های فرهنگی احترام بگذارید.
• در تور، حداقل میزان زباله و ضایعات زیست محیطی را تولید کنید.
• محیط طبیعی مورد بازدید خود را تمیزتر از زمان آغاز، ترک کنید.
• آرامش حیات وحش را بر هم نزنید.
• از محصولاتی که از حیوانات و گیاهان در خطر انقراض تهیه می شوند خریداری نکنید.
• با خرید محصولات بومی به اقتصاد محلی کمک کنید.
• باورها و اعتقادات سنتی و مردمی منطقه را بشناسید و به آنها بیاحترامی نکنید.
• از چیدن گل در طبیعت خودداری کرده و در عوض با عکاسی از آن لذت ببرید.
• از مکانهای خصوصی و مردمان محلی و عشایر (بخصوص زنها و کودکان) بدون اجازه عکاسی نکنید.
• به اماکن مقدس احترام بگذارید.
• هرگز قولی را به عشایر و مردمان روستایی ندهید که نتوانید عمل کنید.
• سعی کنید در محیط های روستایی و عشایری پوشش شما مناسب باشد.
در ادامه مقاله ای در این باره بخوانید که در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده است:
این عبارت «اکوتوریسم» نیز از آن موارد سهل و ممتنع است؛ به این مفهوم که اگر مقصود از طبیعتگردی است و روزی (و روزهایی) را در دل طبیعت گذرانیدن، ما ایرانیها شاید بتوان گفت مخترع این نوع توریسم در جهان بودهایم، به عبارت «سیزده به در» توجه فرمایید.
رفتن به طبیعت پس از روزهای سرد و تاریک زمستان، همان سیزده به در است. خب، نوع سهل آن رفتن به جایی زیبا، خارج از شهر است و ساعات دلپذیری را گذارنیدن. اما اگر دقت کنیم میبینیم که همین رفتار ساده را نیز میتوان به صور مختلف، صحیح و غیر آن انجام داد. امروزه نام طبیعتگردی مسوولانه را برای رفتار صحیح در طبیعت به کار میبریم.
یک قانون طلایی برای انجام طبیتگردی مسوولانه وجود دارد و آن اینکه وارد طبیعت شویم و آن را ترک کنیم بدون اینکه تغییری در آن به وجود بیاوریم! «یکی مرغ بر کوه ننشت و خاست/ بر آنکه چه افزود و زان که چه کاست». این مفهوم را مقایسه کنید با رفتار برخی از ما که، هر کدام یک کیلو زباله (اغلب ظروف پلاستیکی) را در دل طبیعت رها میکنیم بدون درک عواقب آن. بنده تا به حال پرندگانی را دیدهام که پای خود را در اثر پیچیدن نخهای پلاستیکی از دست دادهاند.
ماهیهایی را دیدهام که داخل کیسه پلاستیکی به دام افتادهاند و خفه شدهاند.
من در خلیج فارس زیبایمان لاکپشت عظیم الجثه یی را دیدهام که با حدود 3.5 متر قطر لاک و 750 کیلوگرم وزن، بزرگترین لاکپشت عالم است (سه برابر لاک پشتها گالاباگوس). این موجود زیبای باشکوه و ایرانی، در اثر بلعیدن یک کیسه پلاستیکی خفه شده بود! وقتی آب وارد کیسه پلاستیکی میشود، شبیه به عروس دریایی (طعمه مطلوب لاکپشت) میشود. لاکپشت آن را میبلعد و خفه میشود. راه تنفسی حیوان مسدود میشود و آن کسی که کیسه پلاستیکی را رها کرده، حتی خبر ندارد که بیمبالاتی او موجب مرگ یک موجود زیبا در خلیج خودمان شده است!
من گرگی را دیدهام که زبان خود را شرحه شرحه و تکه و پاره کرده بود چون قوطی ماهی تن را رها کرده بودند و این گرگ با لیسیدن لبههای تیز این قوطی، زبان خود را از دست داد و ما او را در حال مرگ و پس از خونریزی زیاد دیدیم.
من دیدهام که زبالههای ما اعم از پلاستیک، شیشه و فلز، چگونه به جان حیات وحش میافتند. به طور قطع اگر ما بدانیم که اعمال ما چه عواقبی در بردارند، در رفتار خود تجدیدنظر خواهیم کرد. همین طور است اگر ما ارزش گیاهان و جانورانی را که در دل طبیعت قربانی سهل انگاری ما میشوند، بدانیم.
خوب به خاطر دارم که در یکی از دشتهای زیبای استان فارس که شباهت زیادی به دشتهای کره ماه داشت مشغول دوربین کشی بودیم. قرقره (سینه سیاه یا کوکر) نیز در دشت فراوان بود. راننده بازیگوش ما از فرصت سوءاستفاده کرد و روغن اتومبیل خود را بیرون ریخت. حوضچه کوچکی به اندازه یک فنجان از روغن سوخته روی زمین فرم گرفت. ما به راننده تذکر دادیم که این کار صحیح نیست ولی او گوشش بدهکار نبود و معتقد بود که در آن دشت پهناور چند لیتر روغن سوخته اشکالی ایجاد نمیکند. در این اثنا ناگهان یک سنجاقک هزار رنگ به فراز فنجان روغن آمده و خود را با سر به آن کوفت. آن همه رنگ و زیبایی ناگهان تبدیل به سیاهی و مرگ شد.
همه حتی راننده ساکت بودیم. او پاسخ خود را گرفته بود. سنجاقکها اشعه ماوراءبنفش را از کیلومترها میبینند. این سنجاقک هم به خیال خود به آب رسیده بود و وقتی عکس خود را در آن دید، با سر به آن کوفت. غافل از آنکه دستانی که از فکری بیمبالات فرمان میگرفتند این تله مرگبار را برای سنجاقک بیگناه تدارک دیده بودند! امروزه ما میدانیم که هر لیتر روغن سوخته اتومبیل هزاران لیتر از آبهای زیرزمینی را آلوده میکند. این آبهای زیرزمینی به مصرف کشاورزی، صنعت و نیز نوشیدن انسانها میرسد. به گفته سازمان آب، حدود نیمی از آب شهر تهرانگاه از آبهای زیرزمینی تامین میشود.
گردشگری در دل طبیعت یا اکوتوریسم شمشیر دو لبه یی است که یک طرف آن موجب پیشرفت و تعالی ملتها میشود ولی طرف دیگر آن ممکن است موجب تخریب ساختارهای اخلاقی جوامع هم بشوند.
در کوهنوردی به برنامه ریزی زیادی نیاز داریم . جستجوی مسیرها، یافتن مکانهای مناسب برای کمپینگ، یافتن منابع آب، بررسی تجهیزات ، مطالعه نقشهها، به خاطر سپردن پیشبینیهای آب و هوا تنها بخشی از موارد واجد بررسی هستند. و البته غذا نیز از اهمیت ویژه ای چه در برنامه های یکروزه و چند روزه برخوردار است.
وقتی مجبورید همه چیز را روی پشت خود حمل کنید، انتخاب درست اهمیت بیشتری هم خواهد داشت.
حمل غذای بیش از اندازه
شاید رایج ترین اشتباه در هنگام رفتن به برنامه، بسته بندی بیش از حد غذای کوهنوردی باشد. گرفتار شدن در دام “هرچه بیشتر بهتر” آسان است اما نکته اینجاست که شما مجبورید همه چیزها را در کوله خود حمل کنید و این موضوع به سرعت تبدیل به یک عذاب می شود. در این صورت انرژی بیشتری مصرف خواهید کرد و این می تواند در ارتفاعات به معنای عدم هم هوایی، از پا افتادن یا سایر موارد باشد.
برای جلوگیری از حمل غذای زیاد لازم است برای هر وعده غذایی و هم چنین میان وعده ها برنامه ریزی کنید. برای این کار می توانید از تجارب قبلی در برنامه های سبک تر استفاده کنید.
حمل غذای کمتر از میزان نیاز
بین انتخاب غذای کافی و حمل غذای ناکافی خط باریکی وجود دارد. و البته هیچ چیزی بدتر از به پایان رسیدن منابع غذایی در آخرین روز یک برنامه چند روزه یا در میان یک برنامه برای تمام روز نیست. در اینجا هم بهترین راهکار برنامه ریزی دقیق خواهد بود.
یک راهکار دیگر هم شاید خودشناسی باشد. هیچ کس بهتر از خود شما نمی داند که معمولا کمتر از نیاز برمیدارید یا بیشتر از نیازتان حمل می کنید. بررسی برنامه های قبلی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید مرز تعادل را پیدا کنید. سوالات زیر را از خودتان بپرسید و پاسخ دهید:
اگر به این نتیجه رسیدید که معمولا کمتر از اندازه لازم حمل می کنید، می توانید همیشه یک یا چند وعده و میان وعده اضافی (بسته به تعداد روز برنامه) به آخر لیست خرید خود اضافه کنید.
حمل غذاهای حجیم
مقدار مناسبی غذا از نظر کالری حمل می کنید اما مشکل اینجاست که در کوله پشتی شما جا نمی شوند. به طور مثال حمل یک نان باگت حجیم آسان خواهد بود اما جای زیادی هم در کوله شما خواهد گرفت.
به دنبال مواد غذایی بروید که نسبت به حجم خود کالری و مواد مغذی زیادی داشته باشند. برای مثال در این مورد می توان به میوه خشک و آجیل اشاره کرد. مسلما هیچ کس از خوردن خربزه در علم کوه بدش نمی آید اما اگر بخواهید خودتان حمل کنید حساب جای سایر تجهیزات هم داشته باشید.
عدم تنوع کافی
مسلما وضعیت غذا در کوهنوردی مانند یک سفر به سواحل زیبا نخواهد بود اما همچنان می شود تا حد امکان از این شرایط لذت برد. عدم تنوع غذایی باعث می شود مواد مغذی مختلف مانند ویتامین ها، پروتئین ها و .. به حد کافی به بدن شما نرسد. از سوی دیگر روی احساس و شرایط روانی هم تاثیر منفی خواهد داشت.
سعی کنید وعده غذایی هر روز کمی متفاوت از وعده قبلی باشد. درست است که تقریباً هر چیزی بعد از صرف انرژی بسیار خوش طعم می شود، اما اجازه ندهید عدم تنوع کار را به جایی برساند که حتی با وجود گرسنگی نتوانید لقمه تان را قورت بدهید.
برای این کار می توانید از یک ترفند استفاده کنید. به طور مثال از هر نوع خوراکی بیش از یک عدد خرید نکنید. (به طور مثال یک بسته مغز آفتابگردان، یک عدد انرژی بار، یک بسته آجیل خشک، یک لواشک،…) به این شکل پس از تهیه لیست مجموعه ای متنوع از مواد غذایی خواهید داشت. البته لازم است اصول تغذیه را در موقع انتخاب در نظر داشته باشید.
عدم خوردن غذاهای خوش طعم
حتی سرسخت ترین کوهنوردان هم پس از چند وعده خوردن غذای بدمزه تسلیم خواهند شد. پس لازم است به طعم غذایی که استفاده می کنید، توجه داشته باشید. برای این کار مواد غذایی را انتخاب کنید که به طور معمول در رژیم غذایی شما قرار داشته و سیستم گوارش شما به طعم آنها عادت دارد.
همچنین همراه داشتن تنقلات مانند شوری و شیرینی می تواند هم برای تنوع و هم برای دریافت قند و بهتر کار کردن معده مفید واقع شود.
حمل غذاهای سنگین
یکی دیگر از شتباهات رایج غذایی در کوهنوردی حمل غذای سنگین است. به طور کلی هم به غذایی می توان سنگین گفت که نسبت به وزن خود کالری کمی دارد. به طور مثال برخی از میوه ها در این دسته جای می گیرند.
حمل غذای سنگین باعث می شود در ازای باری که حمل می کنید کالری کمی به دست آورید که خب نتیجه آن هم معلوم خواهد بود. این را می توان به برخی از کنسروها هم نسبت داد، که با وجود وزن قوطی و مایع کنسرو در نهایت کالری کمی ارایه می دهند.
برای در امان ماندن از این اشتباه یک قاعده کلی را در نظر بگیرید. هر ماده غذایی که در ازای هر ۱۰۰ گرم وزن، کمتر از ۳۰۰ کالری دارد را کنار بگذارید. در این صورت حمل یک کیلو مواد غذایی باید حدود ۳۰۰۰-۴۰۰۰ کالری برای بدن شما داشته باشد که تقریبا معادل کالری مصرفی چندین ساعت کوهنوردی است.
عدم استفاده از غذاهای غنی از مواد مغذی به مقدار کافی
مواد غذایی که حمل می کنید باید ترکیبی از انواع درشت مغذی ها مانند کربوهیدرات، پروتئین وچربی و همین طور ریزمغذی ها مانند ویتامین ها و مواد معدنی باشد. این مورد به خصوص در برنامه های چند روزه که ذخایر بدن کاهش می یابد اهمیت بیشتری خواهد داشت. پس اینقدر روی سوپ و نودل تاکید نکنید.
با اینکه هضم پروتئین در ارتفاع می تواند سختتر باشد اما باید در غذای خود به اندازه کافی داشته باشید. اضافه کردن مواردی مانند پروتئین بار، کنسرو تن ماهی، گوشت قرمه، میوه خشک… می تواند سفره شما را مقوی تر کند. به همین مثال ها اکتفا نکرده و به دنبال سایر موارد هم بروید.
استفاده از غذاها با آماده سازی پیچیده
غذاهای مفصل با مواد جالب مانند قرمه سبزی. همه اینها در تئوری عالی به نظر می رسد تا زمانی که آن را عملی کنید. شما در حال اتمام یک روز ۱۰ ساعته هستید و تنها چیزی که می خواهید این است که در اسرع وقت با کمترین مصرف منابع (انرژی فردی، زمان، کپسول، ظرف و ظروف) شامتان را میل کرده و به خواب بروید.
پخت و پز پیچیده در کوهستان و کمپ به دلیل عدم دسترسی به تجهیزات مناسب دشوار خواهد بود. بعلاوه کاهش فشار هوا در ارتفاعات موجب دیرتر پختن غذا هم می شود. مدیریت کپسول گاز یکی از روشهایی است که می توانید بار کوله خود را کنترل کنید. بهترین غذاها برای کوهنوردی به کمترین انرژی برای پختن و البته هضم شدن نیاز دارند.
شکر بیش از حد
شکر برای انفجارهای کوچک انرژی مفید است، اما مصرف بیش از حد مواد غذایی حاوی قند باعث ایجاد کمبود انرژی در بلندمدت می شود.
شما می بایست به دنبال منابع غذایی باشید که سرشار از کربوهیدرات و چربی های خوب هستند تا در طول روزهای طولانی انرژی شما را حفظ کنند. پر کردن بدنتان با شکر باعث می شود که پس از سوخت سریع آن در بدن، احساس خستگی و تنبلی کنید.
اطمینان حاصل کنید که وعده های غذایی و میان وعده های شما متعادل هستند!
عدم شناخت نیازها و ترجیحات غذایی خود
در پایان ، هیچکس بهتر از شما ترجیحات غذایی شما را نمی داند.
قبل از رفتن به کوه، دور از تمدن، برای تمرین رژیم غذایی خود در خانه وقت بگذارید.
قبل از اینکه مسیر طولانی را از طریق کوهنوردی طی کنید، باید ایده خوبی در مورد میزان غذای مورد نیاز خود در طول فعالیت زیاد داشته باشید و اینکه چه نوع غذایی برای بدن شما مناسب است. سعی کنید خود را با سایر افراد کمپینگ یا کوهنورد مقایسه نکنید.
هر کس متفاوت است و مهم ترین چیز این است بفهمید چه چیزی برای شما بهتر کار می کند..
آبی که می خواهید تصفیه کنید را داخل ظرف بریزید. ظرف را روی اجاق گذاشته و
آن را تا بالاترین درجه روشن کنید. وقتی آب بجوشد هر باکتری که در آن باشد
کشته می شود، بنابراین مطمئن باشید که شما با خوردن آن بیمار نمی شوید.
– اگر شما در بیابان هستید و احتیاج دارید که آب را تصفیه کنید، آتش روشن کنید و ظرف را روی آن بجوشانید.
اگر ظرف ندارید از هر وسیله ای که ضد آتش باشد می توانید استفاده کنید.
حباب های تکان خورنده را نگاه کنید. زمانی که حباب ها بالا می آیند نشان
دهنده اینست که آب می جوشد. اجازه دهید این حباب ها تا ۵ دقیقه ادامه داشته
باشند تا گرما بیشترین تاثیر را روی باکتری های زندگی کننده در آب بگذارد.
– جوشاندن آب برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه ۹۹/۹ درصد هر موجود زنده درون آب را می
کشد. همچنین بیشتر مواد شیمیایی را با تبخیر کردن از بین می برد. هر چند،
توجه داشته باشید که با جوشیدن آب، مواد جامد، فلزی یا معدنی از بین نمی
روند.
ظرف را از روی گرما بردارید. هنگام برداشتن ظرف آب دقت کنید. بیشتر از اینکه بتوانید حدس بزنید داغ است.
اجازه بدهید آب مانده و ته نشین شود. اگر آب جوشانده شما از شیر آب آمده و مطمئن هستید که مواد جامد، فلزی و معدنی در آن نیست، احتیاجی نیست این کار را انجام دهید. اگر اجازه بدهید آب بماند، هر چیزی که داخل آب باشد، ته ظرف، ته نشین می شود، شما می توانید از آب تصفیه شده داخل ظرف بنوشید.
انسانها از گذشتههای دور برای یافتن آرامش و آسودگی به دل طبیعت میزدند. از طرفی، طبیعت الهامبخشِ آثار بسیاری از بزرگان هنر و ادبیات مثل جان کیتس (John Keats)، جان میلِی (Millais)، و ترنر (Turner) بوده است. این هنرمندان و نویسندگان در طبیعت چیزی را میدیدند که ما امروزه همچنان آن را میبینیم: یعنی پناهگاهی امن، و فرصتی ناب برای فرار از هرجومرج شهر.
اما چه چیزی درباره طبیعت هست که باعث میشود همه ما (چه برونگرا باشیم، چه درونگرا) تا این اندازه نسبت به آن احساس خوبی داشته باشیم؟
طبیعت باعث شادمانی همگان میشود
مدت زیادی است که دانشمندان نسبت به تأثیرِ طبیعت بر انسانها کنجکاوند. و تمام مطالعاتِ آنها به یک نتیجه ختم میشود: طبیعت باعث آسودگی و راحتی افراد میشود.
یک توضیح احتمالی در مورد این پدیده را میتوان در نظریهی فرگشتی یک زیستشناس به نام ئی. اُ. ویلسون (E.O. Wilson) یافت. بر اساس فرضیهی زیستگرایی ویلسون، آدمها بیرون رفتن را دوست دارند، زیرا محیط بیرون جایی است که روزگاری اجداد ما در آن غذا، سرپناه، و امنیت را مییافتند. این موارد برای بقای ما ضروریاند، لذا بهطور فطری به آنها گرایش داریم.
پژوهشهای کنونی این ایده را جلوتر بردهاند و نشان دادهاند که چگونه طبیعت، با کاهش سطح استرس، میتواند روی خُلق ما تأثیر مثبت بگذارد و مجموعاً به حال خوبِ ما منجر شود.
اما طبیعت بهطور ویژه برای درونگراها آرامکننده است
خود من بهعنوان یک درونگرا، همیشه عاشق بیرون رفتن بودم. من زمانیکه استرس دارم، کلافه و ناامیدم، یا نیاز به آرامش و سکوت دارم به طبیعت پناه میبرم. دراز کشیدن روی چمنها، یا دویدن روی ماسههای کنار ساحل نوعی احساس اتصال به من میدهد که بهندرت نظیر آن را کنار آدمها تجربه میکنم.
قبلاً تصور میکردم تنها کسی هستم که چنین احساسی دارد، تا اینکه بعد فهمیدم این یک حس مشترک بین بیشتر آدمهای درونگراست. درونگراها برای شارژ دوباره نیاز به زمان دارند و طبیعت این فرصت را بهخوبی برای آنها فراهم میکند. محیط بیرون فضای امنی در اختیار آدمهایی مثل ما میگذارد که معمولاً نظیر آن را نمیتوانیم در محیطهای شلوغ با محرکهای خیلی زیاد پیدا کنیم.
بنابراین، درست است که وقت گذراندن در محیط بیرون برای همه آدمها سودمند است، اما این مسئله برای درونگراهای عاشقِ خلوت و سکوت بهطور ویژه ارزشمند است. در ادامه این مقاله، چهار دلیل را بررسی میکنیم که نشان میدهند چرا درونگراها از بودن در طبیعت لذت میبرند و در نتیجه قرار گرفتن در طبیعت برایشان سودمند است.